سکوت هم برای منتقد لازم است*

تازه ها

سکوت هم برای منتقد لازم است*

نظرات ()

چندی پیش دوست خبرنگارم خاطره ای دوران کاری خود – حدود ده سال پیش-  در یکی از نشریه ها برایم تعریف کرد و موضوع از این قرار بود که دوست ما که آن وقت ها جوان بود بر سر علاقه خود به موسیقی جدی و نکوهش ستاره سازی کاذب در موسیقی ایران، نقدی تند و جدی بر نخستین اثری  که مهران مدیری خوانندگی آن را به عهده داشت، نوشته بود. این دوست عزیز ما مطلب را نزد سردبیر آن نشریه – که اتفاقا ایشان را هم خوب می شناسم و به ظرایف نگاه حرفه ای اش آشنا هستم- برده بود و سردبیر نیز مطلب را گرفت و روی میزش گذاشت و این دو ساعتی گرم گفتگو شدند. موقع خداحافظی سردبیر مطلب را به دوست ما برمی گرداند. دوست ما هم که از این کار متعجب شده بود می گوید شما که حتی به آن نگاه هم نیانداختید و سردبیر باتجربه می گوید "این موسیقی ها ارزش نقد کردن ندارد." دوست ما می گفت آن روز کلی حال و انرژی از او گرفته شد و دلش سوخت که مطلبی که خیلی دوستش داشت  و زحمت فراوان برایش کشیده بود منتشر نشد.

مدتی ست خوانندگی یکی دیگر از بازیگران که اتفاقا چهره است و در کارنامه خود چند جایزه داخلی بازیگری هم دارد سر و صدای زیادی به پا کرده است. در ابتدا روی سخن با خبرنگاران تخصصی موسیقی رسانه های رسمی است که وقتی دعوتنامه ای برای شرکت در نشست رسانه ای رونمایی  اثر این بازیگر را دریافت  کردند، به جای خبرنگار سینمایی که کارش مرتبط با این حوزه است، به نشست رفتند. خبرنگاران تخصصی موسیقی بر این مسائه واقف اند این دسته کارها ارزش هنری ندارد و باید دبیر سرویس و سردبیر  را هم قانع کنند که این اخبار به درد صفحه موسیقی نمی خورد؛ بالاخره خبرنگار هم باید قدری حرفش ارزشمند باشد و برای نظرش احترام قائل بود. انتقاد بعدی هم متوجه برخی افراد صاحب نظر در حوزه موسیقی ست که وارد این حوزه می شوند و مطالبی می نگارند یا در مصاحبه ای سعی دارند جنبه های غیر هنری این دسته از کار ها را نمایان کنند و این نکته را در کار خود لحاظ نمی کنند که منتقد وقتی نقد و گزارش بر آثار موسیقی دانان شاخص ایران می نویسد شایسته اش نیست این چنین آثار سخیفی را نقد کند. نکته دیگری که من بر آن تاسف خوردم این بود که در آخرین شماره (چهاردهم)هفته نامه نگاه پنجشنبه نیز نقدی بر این ماجرا، نوشته شده بود. نگاه پنجشنبه در چهارده شماره ای که منتشر کرده توانسته نظر اهل فرهنگ و ادبیات را به خود جلب کند و به اصطلاح جای خود را بازکند. همین که نیمه های هر هفته - تا آنجایی که من مشاهده کردم در نقاط فرهنگی پایتخت- شماره های نشریه تمام شده خود نشان دهنده اقبال مخاطبان خاص آن است. اسامی تیم نویسندگان توانایی که هر بار روی جلد مشاهده می شود هم بر وزین بودن نگاه پنجشنبه می افزاید. با این تفاسیر صورت خوشی ندارد این نشریه به مسائلی پیش پا افتاده و کم اهمیت در دنیای هنر بپردازد.

نقدهای غیر ضروری بر آثار غیر هنری که صرفا جنبه تبلیغات و ستاره سازی دارد، نه تنها مبارزه با آنها نیست بلکه مانند این است منتقد برای این آثار کم ارزش قلاب گرفته تا این آثار جلوی چشم منتقدان کارشناس به راحتی از سر و کله این جامعه فرهنگی بالابروند و برای خود نام و نانی بسازند. گاهی سکوت منتقد می تواند ارزشمند ترین و تند ترین انتقاد باشد حال آنکه برخی از منتقدین بر این باورند که بر هر کار خوب و بدی باید چیزی نوشت ولی از مضرات آنچه نوشته اند غافل اند. لابد دوست عزیز ما -که حالا میانسال است- هم با تجربیاتی که بدست آورده امروز به این نتیجه رسیده که بر پدیده و اتفاقی نباید دست به نقد شد.

* این یادداشت در شماره شانزدهم هفته نامه نگاه پنجشنبه منتشر شد.