یک حذف ناخوشایند*

تازه ها

یک حذف ناخوشایند*

نظرات ()

درخبر های این روزها آمده است:  حسن ریاحی، دبیر بیست وهشتمین جشنواره موسیقی فجر گفت: "اهالی هنر بطور شایسته به پژوهش توجه نمی کنند و به دلیل استقبال کم مخاطبان از بخش پژوهش این بخش از جشنواره موسیقی شد."

مقوله پژوهش در تمام رشته های هنری امری لازم و ضروری ست چنانه پژوهش به عنوان پشتیبان هنر و لوازم رشد هنر نیست،   بلکه نقش پیشرو و راهگشا را بازی می کند و افق های پیش رو و اهداف را روشن می کند. مباحث پژوهشی هم در فضایی کاملا علمی و با دید گسترده و باز شکل می گیرد که دیدگاهی در آن حاکم نباشد و بتوان تمام جنبه های اثر گذار به هنر را بررسی کرد و به چالش کشید.

بخش پژوهشی جشنواره فجر یکی از اتفاق های بسیار خوب در موسیقی بود. اهالی موسیقی سال هایی را به خاطر دارند که هنرمندان برجسته و پژوهشگران شاخص در این بخش شرکت می کردند در آن سالها به یاد دارم سالن های نشست های پژوهشی مملو از جمعیت علاقمندان بود. البته پر بودن سالن به معنای پربار بودن نشست پژوهشی نیست. بسیار مبرهن است اگر هنرمندی شاخص یا به اصطلاح چهره در این نشست ها شرکت کند بسیاری از علاقمندان برای دیدن خود او به آنجا می آیند و نشست به حاشیه کشیده می شود. چند سالی هم اگر چه چهره های شاخص در این نشست ها حضور نداشتند اما به دلیل موضوعات جذاب و استفاده از چهره های دانشگاهی و بحث های چالش بر انگیز استقبال قابل قبولی از بخش پژوهشی صورت گرفت.

اما طی دو سه سال اخیر بخش پژوهشی جشنواره موسیقی فجر عملا به بخشی زائد و از کار افتاده تبدیل شده بود. در برخی نشست های سال 89 که در محل پژوهشکده فرهنگ هنر واقع در چهار راه ولیعصر برگزار می شد، تعداد شرکت کنندگان به اندازه انگشتان دست هم نمی رسید و آنطور که خودم شاهد بودم با احتساب مسئول این بخش، خبرنگاران، دبیر جشنواره و حضار در یک نشست تعداد 8 نفر بود. این عدم استقبال دلایل مختلفی دارد که تنها یکی از آنها توجه نکردن اهالی موسیقی به مقوله پژوهش است که دبیر محترم جشنواره به آن اشاره کرده است.

جذاب نبودن مباحث مطرح شده برای اهالی موسیقی یکی از دلالیل مهم این اتفاق است. این جلسات پژوهشی اغلب به صورت مونولوگ و سخنرانی برگزار می شد. دبیر جشنواره به همکاری مسئولین برگزاری سخنرانی را معین می کردند و موضوعی را به وی سفارش می دادند. سخنران هم روز نشست با چندین برگ کاغذ پشت میکروفون قرار می گرفت و آنها را برای حضار می خواند. در بهترین حالت دو سخنران پشت میز حاضر بودند که اغلب یا صحبت های یکدیگر را تایید می کردند یا اینکه بحث را از جنبه ای دیگر نگاه می کردند که کاملا نشست خنثی برگزار می شد. یکی از نکاتی که به آن توجهی نشد مباحث چالشی و دعوت از دیدگاه های متضاد بود. در هنر موسیقی تضاد و اختلاف نظر های گاه شدید وجود دارد؛ از تعریف ردیف و عنوان موسیقی ایرانی گرفته تا مباحث بسیار فنی تر. اگر در این نشست ها از دیدگاه های مختلف استفاده می شد و  موسیقی دانان به جای اینکه هر بار به صورت تک صدایی حرف هایشان را بیان کنند، فرصت داشتند تا در حضور اهالی موسیقی به دیدگاه های مخالف پاسخ دهند، مسلما هم برای اهالی موسیقی این نشست ها مفید بود و هم سالن های نشست پر می شد و اینطور آبرو ریزی پیش نمی آمد.

بارها در این نشست ها شاهد بودیم که بسیاری از نتیجه گیری ها به عدم توجه دولت و رسانه ملی رادیو تلویزیون به موسیقی ختم می شد. در هیچ نشستی ندیدیم حتی یک بار، مسئولی از صدا و سیما یا وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی روبروی منتقدین قرار بگیرد و به انتقادات پیش آمده پاسخ بدهد. در واقع در این نشست ها نگاه دولت، نگاه حاکم بود و حاضر به نقد شدن نبود. در حالی که بسیاری از اتفاقات موسیقی (مجوز انتشار آثار و کنسرت ها) مستقیما با تصمیم دولت رخ می دهد اما در این بخش پژوهشی هیچ نقدی به دولت و صدا و سیما وارد نمی شد اگر هم اشاره ای به آن می شد کسی پاسخگو نبود. با این شرایط معلوم است کسی تمایلی برای شرکت در آن ندارد.

حال جالب است بدانید نشست های پژوهشی جشنواره سال گذشته (90) در خانه هنرمندان برگزار شد که امید می رفت با وجود حضور مداوم اهالی هنر این سالن ها پر شود اما آنقدر بد سلیقگی در انتخاب ساعت دنشست وجود داشت که نتیجه مانند سال های گذشته شد. حتی حضور استاد پیشکسوت موسیقی، جناب مصطفی کمال پورتراب هم نتوانست بسیاری از علاقمندان را ساعت 10 صبح در خانه هنرمندان جمع کند و بسیاری به این جلسات نرسیدند.

از اینکه بخش پژوهشی از جشنواره موسیقی حذف شد می توان هم خوشحال بود و هم ناراحت. خوشحال از این بابت که این بخش از جشنواره دستمایه طنز قرار گرفته بود و کل مقوله پژوهش در موسیقی داشت کم کم به زیر سوال می رفت و هم اینکه می توان بودجه این بخش را رد مقوله های دیگر صرف کرد تا به این شکل به هدر نرود. از سویی هم می توان غمگین بود که چرا تنها جشنواره موسیقی جدی و رسمی در ایران به سمتی پیش می رود که حضور جوانان و استقبال مخاطبان باید دغدغه اصلی دبیر آن باشد تا جایی که حاضر شده است بخش فیلم مرتبط با موسیقی را وارد جشنواره کند و بخش پژهشی آن حذف گردد.

 ای کاش دبیر و سیاستگزاران جشنواره به پربار شدن آن بیاندیشند که اگر اینطور باشد قطعا هم خواست جوانانی که جناب دبیر از آنها نام می برند بر آورده می شود و هم اینکه جشنواره ای آبرومند و در خور نام هنر ایران برگزار می شود. البته امید است با یک وقفه یک ساله، از سال های آینده بخش پژوهش با رویکردی جدی و کار آمد به جشنواره برگردد و شان و جایگاه این مقوله در هنر موسیقی حفظ شود.

 *این یادداشت در تاریخ ۱۷ مرداد در روزنامه فرهیختگان منتشر شد.