آغوش یار

تازه ها

آغوش یار

نظرات ()

باسلامی به لطافت نسیم سحرگاه بهار و به گرمی خورشید تابستان به دوستان بسیار عزیز و نازنینم.غزلی  تقدیم مدارم که سروده جدیدی است.منتظر نقد و نظر گرامیتون هستم

‌‌‌.....

 آغوش یار

 

ای سراپا شعله و گرما ، در آغوشم بگیر

بی تو من میمیرم از سرما ، در آغوشم بگیر

 

بانگاهت شورو مستی ریز بر جام دلم

 هرکجادیدی مرا ، آنجا در آغوشم بگیر

 

چشم  من چون قاب عکسی ، خالی از تصویر تست

 عکس خودبر دیده ام بنما ، در ٱغوشم بگیر

 

سینه ام لبریز و دل در التهاب از عشق تو

 فارغم کن از غمت ، بازآ ، در آغوشم بگیر

 

نازنین  آرام جانم ، روز وشب در لحظه ها

 بی تو تنها میشوم ، تنها در آغوشم بگیر

 

 بادل بی حوصله ، بازی چرا ؟ ای گل نکن

 وعده ی امروز را فردا ، در ٱغوشم بگیر

 

بوسه گر بخشی ز لعلت هرزمان (محمود) را

همزمان با بوسه ی لبها ، در آغوشم بگیر

 

 

 قم.    -    ۹۴/۷/۷