اسیر

تازه ها

اسیر

نظرات ()

باسلامی گرم و صمیمانه به حضور فردفرد شما یاران و دوستان ارجمند و عزیزم

 

اسیر

مرا بردی به باغ آشنائی

به بندم‌ برکشی با دلربائی؟

رها کردی مرا در وادی عشق

ندارم دیگر از دامت رهائی

جهان تاریک و پر درد است بی تو

توئی چون نور بر قلبم ، کجائی؟

اسیر جلوه ی چشمان مستت

شدم . ای مظهر عشق خدائی

مدارا کن تو با قلبی شکسته

بمیرم تا سر خاکم بیائی ؟

سیه شد زندگی در چشم ( محمود)

دلم خون شد از این داغ جدائی

               قم. -  ۹۴/۷/۲۷