چی گوش میدی؟!

تازه ها

چی گوش میدی؟!

نظرات ()

متاسفانه نوع آهنگ های مورد پسند جوانان و نوجوانان ما به کلی وارد فضاهای مسمومی شده که نیازمند تامل بیشتری در این زمینه است.

نتايج تحقيقات پژوهشگران ثابت می کند سليقه پسران جوان، بيش تر به سمت موسيقی هايی می رود که به سه دسته تقسيم می شوند که وجه مشترک تمام شان «القای نااميدی» است. 

در سمت مقابل هم کشش خانم های جوان به سمت موسيقی هايی هست که بيش از اندازه شاد هستند! 

 

دسته اول؛ اعتراض به زمين و زمان

اين دسته از آهنگ ها، اغلب جزء سبک های رپ و راک هستند. 

بعضی از آثار رپ، صرفاً به سياست «توپ را بنداز توی زمين حريف» تکيه می زنند و مسائلی مثل بيکاری، فقر، افسردگی و... را به طور کامل به گردن دولتمردان می اندازند و حتی سهم کوچکی را هم برای اشتباهات و قصور خود شخص قائل نيستند. 

يک جورهايی در اين آثار مخاطب بهانه دستش می آيد که هر کاری خواست انجام بدهد، دست آخر هم يک تريلی گلايه و شکايت داشته باشد و به اصطلاح خودمان؛ دو قورت و نيمش هم باقی باشد! 

 

 

دسته دوم؛ عشق های بی وفا

اين دسته از آثار موسيقيايی، آقايان را بره هايی تو دل برو نشان می دهد که مظلومانه در عشقی خيابانی(!) سر کار گذاشته شده اند و به قول معروف، کسی که در يک نگاه (آن هم وسط خيابان) شازده قصه را اسير خود کرده بود؛ تو زرد از آب در می آيد و با شخص ديگری تيريپ عشقی می ريزد! 

در اين آثار که نه شعر درست و درمانی دارند و نه آهنگی که بشود اسمش را آهنگ گذاشت، متوجه يک نکته خواهيد شد! 

بگذاريد اين طور توضيح بدهيم... 

سازگاري با محيط! 

يعني پشت سياست اين آثار، گذشته از همان بحث «القای نااميدی» و «بدبينی به همه چيز و همه کس»، یک نکته ديگر هم نهفته که آرام آرام مخاطبش رامی پزد؛ «نسبت به بی وفايی در روابط عشقی سازگار شويد!» 

 

دسته سوم؛ دوستی با جنس مخالف به انضمام الفاظ رکيک!

آهنگ هايی که متأسفانه بين پسرها طرفداران بیشتری دارد(البته بيش تر بين پسرهای نوجوان) باز هم از جنس رپ و راک هستند. 

اما با دسته اول تفاوت های اساسی دارند. 

دسته اول مضامينی سياسی دارند و دسته سوم مضامينی غيراخلاقی که زشت ترين کلمات ممکن را در متن ترانه هايشان مورد استفاده قرار می دهند؛ در حالی که فحاشی به هيچ عنوان در ذات شعر جایی ندارد... 

اين همه صغری کبری چيديم که بگوئيم، محققان عقيده دارند بعيدترين برنامه های ضد اخلاقی را که عقل انسان حاضر به پذيرش آن ها نيست، به کمک علم موسيقی مي توان آرام آرام به خورد عقل داد. طوری که کم کم عقل انسان در مقابل همان چيزی که به هيچ عنوان آن را نمی پذيرفت، تسليم می شود. يا به عبارت بهتر، عقل با همه بند و بيل و نگهبانی اش از حياء و خجالت و رو و آبرو و... مرخص می شود!

در واقع میتوان گفت که از ماست که بر ماست! وقتی نسل جوان و نوجوان ما از دیدن اجرای موسیقی پاک و دلنشین سنتی خودمان از رسانه ملی محروم هستند و هنگام پخش موسیقی باید عکس گل و گیاه رو نظاره گر باشند در حالی که رسانه های ماهواره ای با آب و تاب زیاد تصاویر موسیقی غربی و اجراهای اونها رو نشون میدن بایدم منتظر الگو گرفتن نسل جوان و نوجوان ما از خواننده ها و نوازنده های غربی و فراموشی موسیقی اصیل و پاک ایرانی باشیم.

asooamusic.blogfa.com