شجریان بهتر است یا اقبال آذر

تازه ها

شجریان بهتر است یا اقبال آذر

نظرات ()

http://s6.picofile.com/d/1d1daee4-904b-414a-8d33-ae3573e7941c/ghame_zamane_khoram.mp3 

 

براستی هرکس فایل بالا رو گوش کنه چطور میخواد به شجریان بگه استاد؟

اگرشجریان استاده پس اقبال آذر چیه؟

آیا نباید سر تعظیم فرود آورد بر چنین انسانهایی؟ !

ایا نباید اشک ریخت که استاد یا اصلا بگیم خواننده و هنرمند موسیقی ایران درگذشته چه کسان بودندو الآن . . . شجریان شده نماد فرهنگی ما

و شاهین نجفی

آقای جهاندار ! که بعنوان شاگرد شجریان مثه بقیه ، جز تملق از شجریان من که چیزی از فلسفه ی هنری شما ندیدیم  و میگی:  (( شجریان تو فلان آواز بعداز سنتور میگوید : یا هاهای های . . . اومیتواند کاری کند اساتید تار نتوانند جواب آوازش را بدهند )) اگر این چیزها برای هنرمند آواز ارزش باشد در درجه ی هزارم هم نیست نسبت به آنچه که فضائلی که قمر داشت و اقبال آذر و امثال اونها حداقل به چشم من که اینطوره.

و تاجاییکه دیدم هم اون فضیلت هااز آدم های مرده خوان در نیومده و هم شورو شعف و انرژی و عشق وزیبایی آواز اون ها ناشی از اون بزرگی بی حد و اندازه بوده ،  پدرجان .

 بعدا فایل صحبت های تملق جهاندار رو خواهم گذاشت ، قصدم بود وقتی میذارم نصف نیتم نشون دادن گوشه ای  از هنر شجریان باشه اگر چه حرف دلم رو میزدم که بنطر شخصیم ، اون یاهاهای بعداز سنتور که جهاندار بهش اشاره میکنه برای من تفاوتی با بقیه ی آوازهای دیگه ی مرده و غیرجذاب شجریان نداره.اما با شنیدن این فایل و خوندن نامه ی آخر قمر بیش از بیش به بی ارزشی کارهای شجریان مصر شدم. البته یک کار بسیار احترام انگیز -شاید در عمرش- شجریان  انجام داده و بایدگفت واصلا احساس نکردم بازی باشه و اون احترام و تواضعی بود که در مراسم تجلیل از ایرج نشون داده بودو قبلا براش مطلب گذاشتم که بلاگفا برای چندمین بار بهم ریخت و پرید.اما در نظرمه و حتما دوباره اون مطلب رو خواهم گذاشت. راجب تواضع و رفتار زیبای شجریان در اون مراسم خواهم نوشت همین فعلا کافیه که بگم عشق من فرهنگ شریف تو اون مراسم تمام صحبتشو به تحسین از شجریان اختصاص میده که ایرج رو  پیشکسوت خودش عنوان میکنه و ...

یک نکته در فایل بالا هست و اون در مایه ایه که روانشاد اقبال میخونه و اون بیات ترکه ، زیبایی ، انرژی و مخصوصا تناسب شعری که در این مایه ی آوازی احساس میشه مقایسه کنید با آوازی که در چند پست قبلیم از آلبوم "نوامرکب خوانی"شجریان گذاشتم و راجب عدم تناسب ملودی با فضای غریبانه ی شعر در اون اثر صحبت کردم .جالبه که هر دو هم شعر حضرت سعدی هست.

 

 

اشعاری که اقبال آذر در این برنامه می خواند:

سالها در پی مقصود به جان گردیدیم       دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم

تا همه شهر بیایند و ببینند که ما             پیر بودیم و دگرباره جوان گردیدیم

                                                                                                          ((سعدی))

 دوستي با  مردم  دانا نكوست                دشمن  دانا به از نادان دوست

دشمن  دانا   بلندت    مي كند                بر زمينت مي زند نادان دوست