قمر بهتر است يا شجريان

تازه ها

قمر بهتر است يا شجريان

نظرات ()

بدون شرح:

قمرالملوک وزیری در گفت و گویی با مجله سپید و سیاه سال ها پیش از انتشار این مطلب ، انرا چون درد دلی از خود به جای گذاشته است وبه خواست وي پس از مرگش چاپ ميشود :

(( وقتی که تو این دردل های مرا می خوانی من یک زن به قول تو هنرمند که متعلق به یک قرن بود ،زیر خروارها خاک سرد و سیاه خفته ام . دیگراز حنجره من صوتی برنمی خیزد، طنین اواز من دلها را نمی لرزاند، دنیای من تاریک است .خاموش است، اما همچنان خوشحالم که روح من عظمت خود را از دست نداده است و هنری که در زندگی هرگز او را بنده دینار و درهم نکرده ام و به او خیانت نورزیده ام با من است . من مرده ام؛ اما خاطره من، خاطره حیات هنر من نمرده است . خاطره ای که در ان هیچگونه کینه و دشمنی و گستاخی و حسد و شاید هم پستی و رذالت و پول پرستی وجود ندارد . اطمینان دارم که کسی بعد از مرگ من از من بدگویی نمی کند ؛زیرا من هنرم را بنده تجارت نکرده ام و همیشه انرا در راه تحقق بخشیدن به ارزوهای ملی و میهنی خودم به کار انداخته ام . من ثروتی ندارم . هیچ چیز . اما دل های یتیمانی را دارم که به خاطر مرگ من از غم مالامال می شوند . چشم هایی را دارم که در فقدان من اشک می ریزند همان دخترها و پسرهایی که لبخند مهر مادر را ندیده اند ؛همان ها که با پول من پرورش یافتند ، شوهر کردند ، داماد شدند و حالا به جای انکه در فاحشه خانه ها و یا زندان ها به سر برند آدم های خوشبختی هستند ...خواننده عزیز من چه کسی جرات می کند که بگوید این مهتاب قشنگی که بر گور من می تابد ، این بهاری که شکوفه هایش را به خاک من نثار می کند، این پاییزی که حزون و غم انگیز می خندد و برگ های زردش را به من هدیه می کند همیشه هست ؛ اما قمر نیست ؟... نه ، من هستم . با هنرم ، با هنری که هیچگاه دامانش را الوده نکرده ام زنده ام ؛ اما انها که به هنر خیانت می کنند چرا به من که گوشه عزلت گرفته بودم با دو دانگ صدای خود نیش می زدند و می گفتند " ما باید هر چه می توانیم پول جمع کنیم برای اینکه قمر الملوک نشویم "شما بعد از مرگ من به انها بگویید که قمر فرسنگ ها روحش از پستی و رذالت پول پرستی دور بود ، قمر الملوک هنر را می شناخت و شما این اسکناس های کثیف را ....قمر با بزرگی و با افتخار و با هنر زندگی کرد امروز هم که زیر خروارها خاک خفته است نه کسی را ازرده و نه دلی را شکسته است و هیچکس کینه ای از او در دل ندارد و دل های مردم هنر دوست در غمش در غم مرگش شکسته است . ما رفتیم اما شما که هنر ملی ایران را به پول می فروشید، الوده می کنید و هیچ نقطه روشن و درخشانی در زندگی ندارید گناهتان نابخشودنی است .))


مقايسه كنيد با صحبت هاي آقاي شجريان در شوي "  پژواك روزگار "  كه در پست هاي قبلي ازش صحبت كرديم.