من از شمیم هزاران نخورده باده خوشم

تازه ها

من از شمیم هزاران نخورده باده خوشم

نظرات ()



من از شمیم هزاران نخورده باده خوشم
که من به مستی بی حد و بی اراده خوشم

نه چتر کس به سرم گیرم و نه منّت کس
که زیر چتر همین ابر بی افاده خوشم

برای من که مهم نیست در سرش چه گذشت
کنار من دل خود داده یا نداده خوشم

ز شوق عطر همان یار بی خبر رفته
و بوی پر شده اش در کنار جاده خوشم

همان که من به هوایش غزل سرودم و او
به خنده گفت :«به این شعر فوق العاده خوشم»

به این که دفتر شعرم به نام او خط خورد
و بیت های پر از اشتباه ساده خوشم

فقط بدان من عاشق که آبرویم رفت
قسم به تو؛به همین عشق سرگشاده خوشم

"مهدی شرقیان"

پ.ن : این اولین شعری است که از خودم منتشر میکنم..