حرفهای درگوشی!

تازه ها

حرفهای درگوشی!

نظرات ()

اقا امروز صبح با کمردرد از خواب بیدار شدیم.آخه کمرمون شکسته بود زیر امتحانات!اساتید با یخ شکن از رو کمرمون تخته گاز رد شدن!فقط خوشحالم که خودمو اذیت نکردمو خواب وخوراکم بجا بودتمام جزواتمو شوت کردم آخه اگه بیفتمم باز اون جزوه هابه دردم نمیخوره تازه فهمیدم مثلا واسه میکروب فقط کافی بود مایکوباکتریوم توبرکلوزیس رو کامل از روی جاوتز میخوندم درسطح مولکولی!نوددرصد سوالا رو جواب میدادم.یا واسه ایمنی فقط کافی بود بجای خوندن بلوغ لنفوسیتی میرفتم واکسینه وتومورومیخوندم کمه کمش ده روشاخم بودعیب نداره تجربه شد میگن بسیار امتحان باید تا پخته شود خامی البته گاهی بعلت دوز بالا ادم ممکنه بجای پختن بسوزهماکه آدم بشو نیستیم ازبعد از امتحان میکروب دارم به خودم جایزه میدم میدونم که شب امتحان مولکولی باز به اجزای تشکیل دهنده م در حد آب باد آتش تبدیل میشمخیالی نیس ما آدما همیشه درمعرض آزمونهای الهی هستیم این امتحانا که دیگه پیش پا افتاده س مثلا چرا راه دور بریم همین خودمنه دانشجو وقتی آویزونه استادمیشم تا نمره ی ده منو به هیجده نوزده موتاسیون بده اونم ازنوع تغییر چارچوب!وباهمین آویزون شدنام از سهمیه ارشدبدون کنکور استفاده کنم خوب این خودش یه جور حروم خوریه دیگه چون باعث میشه من به ناحق جای یکی دیگه رو بگیرم از اون ور یه شغل خوب و درامد ماهانه بالا....خلاصه مالم ازبیس وبنیان حرومی میشه واز این ازمون الهی سرافکنده بیرون میام اما به خیال فکر بسته ومحدود خودم سر چارنفرو شیره مالیدمو زرنگی کردمآره دوستم حروم خوردن که فقط از دیوار مردم بالارفتنو ...نیس به قول یکی از اساتید عزیزم که همیشه به من گوشزد میکرد استدلال داشته باش!شمام استدلال کنین بابا جان البته اخلاقم درکناراستدلالتون داشته باشینبراتون ارزوی موفقیت میکنم امیدوارم همه در سطح مولکولی سربلند بیرون بیاین