کارهای اجق وجق!

تازه ها

کارهای اجق وجق!

نظرات ()

روزها زیادی کوتاهند! به اندازه لذت بردن از همه آنچه زیباست وقت ندارم...

روزهای خیلیهای دیگر هم شاید اینجوری است! شاید هم زیادی کش می آید! نمی دانم بالاخره دنبال یک راهی هستند لابد که کشش بدهند یا سریعتر تمامش کنند که می روند سراغ راههای اجق وجق!

یکی از تکنسینهای ترگل ورگل داروخانه که آدم فکرش را نمی کند که بتواند تا اینهمه اجق وجق دنبال راه حل باشد، آمد گفت که روانپزشک خوب می شناسی؟ گفتم چرا؟ گفت لرز دارم، خوابم نمی برد. پرسیدم استرس داری؟ گفت کمابیش... گفتم خب هم روانشناس و هم روانپزشک می توانند کمکت کنند. گفت رفتم روانپزشک و برایم سیتالو و کلردیاز تجویز کرده. گفتم خب بد نیست که... فعلا بخور... مریض آمد و رفت نسخه بپیچد.... دوباره آمد و گفت می تواند عارضه اکسپکتورانت کدئین باشد؟ گفتم سرما خوردی؟! گفت نه یک سال است که روزی یک شیشـــــــــــــه می خورم!!! الان یک هفته است که نمی خورم! همینطور ماندم! یعنی رسما نتوانستم نپرسم که "مگه مرض داری؟؟!!!!" گفت حس خوبی دارم وقتی می خورم! همینطور ماندم! به دکترش نگفته بود! پرسیدم چرا به هیچ داروساز دیگری نگفته که راهنماییش کند! من که گاهی می روم! گفت اطلاعاتشان خوب نیست!!!!! این را که گفت برایم عجیب بود! چنین چیزی نیاز به اطلاعات خاصی ندارد!!!! چرا ؟؟ برای جلب توجه هم خیلی احمقانه است که آدم بگویدمعتادم! شایدم واقعا حس کرده نمی تواند به آدمی که هر روز می بیند بگوید همچین چیزی را! ولی در هر حال دلم سوخت به حال جوونایی که فقط برای یک حال خوب کاری می کنند که خودشان هم نمی دانند چقدر احمقانسسس!!!

اما این آدم باید بدونه که!!! نمی فهمم اصلا...