تب دره ريفت (Rift Valley fever (RVF:

تازه ها

تب دره ريفت (Rift Valley fever (RVF:

نظرات ()

این بیماری حاد، تب دار و ویروسی است که ترجیحا حیوانات را آلوده می کند اما توانایی ایجاد عفونت در انسانها را نیز دارد.  تب دره ريفت حيوانات اهلي مانند گوسفند، گاو، بز و شتر را مبتلا مي كند و منجر به سقط در حیوانات باردار و مرگ و میر زیادی درچارپایان جوان می شود به همین علت زیانهای عمده اقتصادی به بار می آورد.  

عامل بیماری: تب دره ريفت از خانواده بونيا ويريده Bunyaviridae و از جنس فلبوويروس Phlebovirus است كه ابتدا دام را درگير مي كند و باعث همه گيري درتعداد زيادي ازحيوانات اهلي مي شود به دنبال آن افرادي كه با حيوانات بيمار سروكار داشته باشند را مبتلا مي کند.

ناقلین و روشهای انتقال (Vectors and Transmission of disease) :

-         اصلی ترین راه انتقال  توسط گزش پشه های آئدس ( Aedes ) صورت می گیرد.   

-         عفونت انسانی به روشهای مستقیم و غیرمستقیم در تماس با خون، بافتها و ارگانهای حیوانات آلوده بخصوص در مواقع قصابی و سلاخی آنها و زایمان ایجاد می شود. این ویروس بواسطه زخم ایجاد شده در اثر چاقو و یا خراشهای پوستی وارد بدن می شود. به همین سبب قصاب ها،  چوپانان، کارگران کشتارگاه، دامپزشکان و مشاغلی که درآماده سازی مواد گوشتی نقش دارند بیشتر در معرض ابتلا به عفونت هستند.

-         مدل آئروسل و استنشاقی این  ویروس نیز کارکنان آزمایشگاهها را  مبتلا می کند پس  این ويروس ها در مقاصد نظامي و بيوتروريسم نقش مهمی دارد.

-         شواهدی وجود دارد که انسانها در اثر خوردن شیر پاستوریزه نشده یا نجوشیده نیز به RVF آلوده شده-   اند.

-         انتقال انسان به انسان تا کنون گزارش نشده است.

-         بروز این بیماری در مناطق شهری دیده نشده است.

اپیدمیولوژی Epidemiology :

اولين همه گيري این بیماری درگوسفندان در ناحيه اي در طول دره ريفت دركنيا به سال 1930 روی داد و به همين مناسبت، اين بيماري تب دره ريفت نام گرفت. ويروس را مي توان از انواع متعددي از پشه ها جدا کرد همچنین دربسیاری ازکشورهای افریقایی شواهد سرولوژی عفونت درانسان یا حیوانات یافت شده است. مهمترین گزارشهای اپیدمی دامی تب دره ریفت ازکنیا درسال 1950و1951صورت گرفت که باعث تلف شدن یکصد هزار راس گوسفند شد.

اولين مورد مرگ ناشي از اين بيماري در انسان، سال  1977 در افريقاي جنوبي به ثبت رسيد. پيش از اين، تب دره ريفت به نواحي زير صحراي افريقا محدود بود اما در سال 1976 كشور سودان را در گير كرد و در سال 1977 در نواحي جغرافيايي جديد و در مصر رخ داد. همه گيري تب دره ريفت در شرق افريقا طي سالهاي  1997 و  1998باعث  89000 مورد ابتلا و 200 مورد تلفات انساني شد. اين بزرگ ترين همه گيري در شرق  افريقا بود و در برخي گزارش ها تا 300 مورد مرگ نيز گزارش شده است. در 10 دسامبر 2000، وزارت بهداشت عربستان سعودي و به دنبال آن وزارت بهداشت يمن گزارش هايي مبني بر وقوع نوعي تب خونريزي دهنده درانسان ها به همراه مرگ و مير درحيوانات از ناحيه اي در مرز عربستان و يمن دريافت  كردند كه در 15سپتامبر همان سال با استفاده از روش هاي الايزا، PCR، جداكردن ويروس و ايمنوهيستوشيمي تشخيص  RVF توسط مركز كنترل بيماري ها در آمريكا CDC قطعي شد. به اين ترتيب، اولين مورد همه گيري بيماري درخارج از آفريقا، درعربستان سعودي و يمن درسال هاي  2000 و 2001 اتفاق افتاد.

درحال حاضر بین کشورهای خاورمیانه از نظر گسترش بیماری، عراق بیشتر در معرض خطر است؛ زیرا برخلاف سایرکشورهای این منطقه، شبکه ای ازکانال های آبیاری جهت کشاورزی در انجا وجود دارد که زمینه تکثیر انبوهی از پشه هارا فراهم می کند. به نظر می رسد به علت گستردگی مرزهای ایران با عراق خطر بروز این بیماری در ایران نیز دور از انتظار نیست.

ویژگیهای ويروس هاي خانواده بونيا ويريده

ویروس های خانواده بونیا ویریده ازگروه RVF ویروس ها و دارای پوشش بوده، قطر ویروس کامل بوده بین  90 تا 110 نانومتر است. ژنوم انها شامل سه قطعه  RNA منفی است که حداقل تولید 6 پروتئین را رمزدهی می کنند. وزن مولکولی پروتئین ها و قطعه های RNA بر اساس جنس ویروس متفاوت است کوچکترین RNA حداقل تولید 6 پروتئین را رمزدهی می کند نوکلئوپروتئین و RNA حد واسط  دو پروتئین گلیکوزیله پوشش را رمزدهی می کنند. پروتئین های غیرساختمانی هم معمولا وجود دارند. بزرگترین RNA احتمالا پلی مراز ویروسی را رمزدهی می کند که در ویروس بسته بندی می شود. اعتقاد بر این است که مهمترین ارتباط ایمنولوژیک داخل و بین جنس های مختلف این خانواده ناشی از پروتئین نوکلئوکپسید است.

                                                                                             علائم بیماری در انسان

دوره نهفتگی ( incubation period ) بيماري در انسان از 2 تا 6 شش روز متفاوت است معمولا شروع علائم ناگهاني و شبیه آنفلوانزا است. سفتی گردن، بی اشتهایی، حساسیت به نور، استفراغ  نیز در این مرحله اولیه دیده می شود و امکان دارد با مننژیت (  (meningitis اشتباه تشخیص داده شود. اين بيماري گاهی تبدیل به نوع شدیدی نیز می شود. حدود 8-7% بیماران مبتلا به شکل شدید بیماری منجر به سندرم های خونریزی دهنده، انسفالیت و مرگ می شوند. 20-1% آنان از ناراحتی های چشمی شامل رتینیت ( retinitis ) و اسکوتوماتا ( scotomata) رنج می برند. شکایات عصبی می تواند بعد از 60 روز تظاهر پیدا کند. میزان مرگ و میر در این فرم بیماری پایین است هر چند که نقایص عصبی می تواند شدید باقی بماند. فرم خونریزی دهنده 2 تا 4 روز بعد از حمله بیماری ظاهر می شود و معمولا با آسیب های کبدی نظیر هپاتیت و زردی همراه است سپس علائم هموراژیک بصورت استفراغ خونی، پیدایش خون در مدفوع، راش پورپورایی ( purpuric rash) یا ایسکیموز( (ecchymoses ( در نتیجه خونریزی در پوست)، خونریزی از بینی، لثه یا رحم آشکار می شود. نسبت مرگ و میر اینگونه بیماران بالا و تقریبا 50% است. مرگ معمولا 3 تا 6 روز بعد از بروز علائم روی می دهد. ویروس ممکن است تا بیش از 10 روز در خون بیماران همراه با ایکتر خونریزی دهنده قابل شناسایی باشد.

بزرگي كبد و طحال از ويژگي هاي ابتلا به تب دره ريفت نيست. با وجود اين كه تب دره ريفت در اكثر حيوانات موجب بروز سقط جنين مي شود، ولي در انسان موردي گزارش نشده است. در بررسي عفونت RVF‌ در انسان و سقط جنين در مصر ، هيچ ارتباطي ديده نشد.

همچنين بروز اختلال هاي مادرزادي در جنين انسان هنوز گرازش نشده است؛ ولي در حقيقت احتمال آن وجود دارد. در اين مورد در همه گيري مصر بررسي محدودي شد كه قطعيت ندارد.

 نكروز ميوكارد در برخي موارد كشنده رخ مي دهد و در گربه و سگ نيز ديده شده است. پنوموني در موش خرما گزارش شده است و با وجود احتمال بروز چنين عوارضي در انسان، ولي شواهد مرتبط در حد لازم نيست.

تشخيص: (Diagnosis)

تستهای سرولوژی مانند "ELISA"  یا   "EIA" ممکن است حضور آنتی بادی ویژه IgM بر علیه ویروس را اثبات کند. حضور ویروس در خون در مراحل اولیه بیماری توسط تکنیکهای مختلف مبنی بر تکثیر ویروس (در کشت سلولی) و RT-PCR قابل تشخیص است.

                                                               درمان و واکسیناسیون

بیشتر موارد انسانی این بیماری نسبتا خفیف هستند و نیاز به درمان خاصی ندارند اما در موارد شدید بیماری درمان اصلی حمایتی خواهد بود. واکسن غیر فعال شده برای انسان در حال پیشرفت و توسعه است اما بصورت تجاری در دسترس نیست. فقط برای دامپزشکان و افرادی که در آزمایشگاه کار می کنند  استفاده شده است.                                                                                                                  

                                                                                                                 

                                                                                              پیشگیری و کنترل

در همه گيري هاي حيواني 

  • كنترل كشتار گاه ها
  • واكسيناسيون كارگران
  • درمان حيوانات تا بهبودي كامل يا نابود كردن حيوانات آلوده
  • واكسينه كردن حيوانات
  • ریشه كني ناقل هاي بندپا
  • محدود كردن نقل و انتقال حيوانات وحشي و اهلي از ناحيه آلوده
  • رعايت اصول احتياط ها در  موارد تماس با حيوانات بيمار،‌ جمع آوري ، انتقال و بررسي نمونه هاي گرفته شده از حيوانات آلوده
  • واكسينه كردن افراد در معرض خطر ابتلا به بيماري در صحرا و در آزمايشگاه
  • تجهيز آزمايشگاه هاي مربوط به بررسي ويروس RVF به امكانات خاص حفاظتي و صدور مجوز كار روي ويروس RVF براي اين آزماسشگاه ها

در همه گيري هاي انساني

با توجه به اين كه در همه گيري هاي انساني براي عموم در هر حالتي از بروز بيماري براي افراد در تماس با حيوانات يا افراد آلوده خطر انتقال ويروس از طريق خون و بافت هاي آلوده وجود دارد، رعايت احتياط هاي ذيل ضروري است:

  • رعايت احتياط هاي همه جانبه به ويژه درتماس با نمونه هاي آزمايشگاهي و ترشحات بدن بيمار از طرف كاركنان سيستم بهداشتي درماني
  • استفاده از دستكش و لباس هاي مناسب و حفاظتي در هنگام تماس با حيوان يا افراد آلوده
  • استفاده از روش هاي حفاظتي خاص در  بستري كردن بيماران
  • حمل نمونه هاي گرفته شده از افراد مظنون توسط كاركنان آموزش ديده
  • تجهيز آزمايشگاه هاي مربوط با امكانات مناسب
  • رعايت دقت كافي در تماس با سوزن آلوده با توجه به شدت ويرمي در انسان

کنترل ناقل  Vector control:

  • محافظت در برابر گزش پشه ها از طريق پوشيدن لباس هايي كه تا حد امكان سطوح بدن را بپوشاند مانند شلوارهاي بلند، پيراهن آستين بلند، به کارگیری پشه بند آغشته به حشره کش و استفاده از دورکننده های حشرات
  • کاربرد لاروکش ها در محلهای تکثیر حشره و ژیتهای لاروی

 

* *  شیوع تب دره ریفت با بارش سنگین و غیرمعمول که می تواند منجر به جاری شدن آبها گردد همراه است و با تولید و تکثیر نسل زیادی از پشه های آئدس همزمان می شود. از این رو پیش بینی وضع هوا و استفاده از داده ها و تصاویر ماهواره ای در سیستم هشدار اولیه ( Early warning systems) می تواند گام مؤثری در پایش و پیشگیری از بروز بیماری و کاهش عواقب بعدی واقع گردند.

منابع:

کتاب تب دره ریفت، مولف: دکتر مسعود مردانی

Amwayi S. Anyangu , L. Hannah Gould , Shahnaaz K, et al. Risk Factors for Severe Rift Valley Fever Infection in Kenya, 2007. Am. J. Trop. Med. Hyg., 83(Suppl 2), 2010, pp. 14–21                                                                                  

Van Velden DJ , Meyer JD , Olivier J , Gear JH , McIntosh B , 1977 .Rift Valley fever affecting humans in South Africa: a clinicopathlogical study . S Afr Med J 51: 867 – 871 .

WHO , 2003. Communicable Disease Surveillance & Response (CSR). Rift Vallefever in Egypt . Disease Outbreak Reported. Availableat: http://www.who.int/csr/don /2003 _09_02a/en/. Accessed August 29, 2008.

Paweska JT , Burt FJ , Swanepoel R , 2005 . Validation of IgGsandwich and IgM-capture  ELISA for the detection of antibody to Rift Valley fever virus in humans . J Virol Methods 124:173 – 181

Using Climate to Predict Infectious Disease Outbreaks: A Review Communicable Diseases Surveillance and Response Protection of the Human Environment, Roll Back Malaria, Geneva, 2004.

Davies FG , 2006 . Risk of a Rift Valley fever epidemic at the haj in Mecca, Saudi Arabia. Rev Sci Tech 25: 137 – 147 .

R.Swanepoeland and J A Wcoetzr. Rift Valley Fever, Synonyms: Enzootic hepatitis, Slenkdloors (Afrik).