نمی خواستم بگم ، اما نمیشه واسه کمیل کیماسی نگفت

تازه ها

نمی خواستم بگم ، اما نمیشه واسه کمیل کیماسی نگفت

نظرات ()

دارم نظرات وبلاگمو بعد از چند وقت چک می کنم  یک نظر آتشم زد و اون جملات جانسوزی بود از زبان خواهر مرحوم کمیل کیماسی ..... ) نوشتن مرحوم جلوی اسم کمیل .......... واقعا سخته واسم

خدا می دونه جرات ندارم آلبوم عکس های دانشگاه را باز کنم .روز عرفه از یادم نمی رفت، کلی واسش دعا کردم.

یاد هر شب قران خوندش تو خوابگاه ، یاد نماز خواندن معنویش ،یاد چهره معصومش ، یاد رفاقتاش .......

از جلوی چشمام نمیره.

مطمئن هستم جایگاهشون بهشت است. 

خدا به مادر مهربونش و پدر بزرگوارش ، خواهراش و همسر داغدارش صبر بده.