10

تازه ها

10

نظرات ()

سعيم اينه كه واقعيت را بنويسم و اين موضوع كه هست  با زنم نميشه در ميان بزارم فكرشو كه ميكنم اصلا غيرمحاله بشه بيانش كرد مشكلي به مشكلاتم اضافه ميشه وزندگي بينهايت آروم وخوشبختيم دارم وخيليم بهم عشق ميورزيم  و محبت زنم و پسرم به منه كه باعث شده كه اين حس دوست دختر داشتنو تو خودم از بين ببرم من مث يه آدم سيگاري كه هرروز سيگار ميكشه ميمونم كه نميخواد سيگار بكشه ولي وسوسه كشيدنش اونو رها نميكنه .....آره من انقد خانواده ام رو دوست دارم كه حتي ميخوام ذهنمو از افكار بد خالي كنم وخانواده ام هم لياقت اين رو دارن در ضمن  اين يه فكره كه بدون اينكه بخوام  و انجامش بدم تو ذهنم مياد و بنظرم اين حس دوست دختر داشتن كه در من هست ريشه اش در ناخوداگاه من ايجاد شده وبايد دلايلشو پيدا كنم