درسی که باید از صفین آموخت.../به قلم طاها شریعت

تازه ها

درسی که باید از صفین آموخت.../به قلم طاها شریعت

نظرات ()

http://www.entekhab.ir/files/fa/news/1392/6/23/47118_574.jpg

 

 

الحمد لله و سلام علی عباده الذین اصطفی...

 

در روز های اخیر برخی دوستان برای بنده  این سوال را مطرح کردند که در شرایط کنونی توجه رسانه ای و مدیریت منطقه ای در  کدام جبهه جنگ حیاتی تر و لازم است.موضوع غزه و یا پیشروی های داعش در عراق.البته  این گره ذهنی  به دلیل غفلت رسانه های  دیداری و شنیداری جهان و حتی داخلی  از جمله صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از رخدادهای یک ماهه و پیشروی داعش تا دروازه های شهر اربیل عراق که زیر سایه فاجعه غزه قرار گرفته، به وجود آمده است.در ابتدا میتوان اینگونه پاسخ داد که ریشه اصلی مشگلات و زخم های التیام نایافتنی دنیای  اسلام نشاءت گرفته از کینه و دشمنی صهیونیست هاست و به طبع توجه مسلمین  و آزادی خواهان جهان باید به سمت غزه و جنایات صهیونیست ها معطوف باشد که البته حرف به جا و درستی هم هست.ولی اگر از زاویه دیگری به این موضوع نگاه شود و آن زاویه ضرر و خطر این روند  باشد، به نظر من از باب خطر و آسیب برای جریان تفکر ناب  اسلام، وجود تفکیری ها مخرب تر و آسیب زننده تر است.برای روشن شدن موضوع باید به این اصل توجه کرد که داعش دست پرورده آمریکا و صهیونیست است و دلیل این مهندسی ، هم پوشانی وقایع برای جنایات بیشتر در هردو جبهه  است و در واقع با سرگرم کردن  امت های اسلامی و جریان مقاومت قصد رسیدن به اهداف خبیث خویش را دارند.سکوت مطلق داعش درباره جنایات صهیونیست های کثیف در غزه که داعیه پرچم داری اسلام و حکومت اسلامی را دارند قابل توجه و تامل است و این در حالی است که هر گاه اسرائیل در جنگ با مقاومت یا افکار مردم جهان در موضع انفعال قرار میگیرند، تکفیری ها دست به کار شده و با پیشروی در خطوط مناطق تصرف خود و یا دست زدن به جنایات و قتل عام ها ،افکار جهانیان و به خصوص مسلمانان را منحرف می نمایند که از بارز  ترین آنها حمله به مسیحیان و کشتن تعدادی از آنها همزمان با آتش بس هفتاد و دوساعته و نرسیدن به خواسته های نامشروع در مذاکرات سیاسی است.لذا با استناد به موارد ذیل آسیب حاکم شدن تفکر افراطی تکفیری ها به مراتب برای اسلام زیان آور تر است.

اولا:اسرائیل در مقابل اعتقاد و عزم و اراده یک ملت قرار دارد و نهایتا نمی تواند روح و اعتقاد یک ملت هر چند محصور را از بین ببرد هر چند جسم آنها را تکه تکه کند و به وضوح جبهه بین حق و باطل ،توحید و کفر،مظلوم و ظالم نمایان است اما در  واقعه عراق عده ای با بیرق اسلام آمریکایی که سراسر نفاق و تزویر است در حال تخریب وجهه و اعتقادات مسلمانان با وضع بدعت های افراطی در مناطق تحت تصرف خود هستند.

ثانیا: افکار عمومی آزاد جهان هر روز در برابر فجایع  اسرائیل  بیشتر موضع همبستگی با مظلومان غزه را می گیرد که این معادله در جنگ عراق و سوریه به ضرر اسلام و به نفع اسلام ستیزان است چون شریعت محمد (ص) را یک دین خون ریز و بدون رحم و غیر انسانی جلوه داده که البته قبلا زیر بنای آن با محوریت اسلام هراسی با ابزار سینمای هالیوودی و فیلم های ساخته توسط این کمپانی درباره اسلام  پی ریزی شده بود.

ثالثا:در دید اکثر مردم جهان، جنگ غره یک تجاوز تمام عیار با تمام امکانات و سلاح به یک باریکه محاصره شده و مردمی مظلوم و بدون امکانات تصور شده که ریشه آن جنگ بین دو کشور یا نژاد واقع شده  ولی فتنه تکفیری ها در گستره کشور های اسلامی را یک نزاع درون مذهبی  تصور می کنند که اخبار هولناک و جنایات آن بیشتر به چهره اسلام دوستار بشیریت ضربه می زند.البته این صحبت ها در نفی اینکه باید به مسئله فلسطین توجه شود و به فرمایش رهبر انقلاب امام خامنه ای مسئله اول اسلام مسئله فلسطین است نیست ،بلکه دشواری و پیچیدگی این رویارویی و لزوم آمادگی  و تقویت مبانی ایدئولوژیکی ما را گوشزد می کند  که به قول سید شهیدان اهل قلم رویارویی پایانی وعده داده شده نه با جبهه کفر بلکه با جبهه اسلام آمریکایی است.در هر حال با استاد به این مطالب باید از صفین درس ها آموخت و یکی از آنها شناخت چهره تزویری است که برای پیشبرد اهداف خبیث خود دیگر  دیوانه ای همچون آن کشیش  مسیحی را آزاد نمی گذارد تا قرآن را بسوزاند ، بلکه با نقاب اسلام آن را به بالای نیزه ها میفرستد.

سخن آخر اینکه در جنگ اسلام و کفر بی شک  اسلام پیروز است ولی  در جنگ اسلام ناب و اسلام آمرکایی به حول و قوه الهی بازنده نیستیم ولی ممکن است ضربه های جبران ناپذیری خورده و یا خواهیم خورد.

 

العبد المحتاج الی رحمة ربه

طاها شریعت