صلیب سرخ

تازه ها

صلیب سرخ

نظرات ()

" صلیب سرخ " نام سازمانی بین المللی است كه درنتیجه ی مساعی فردی به نام " ژان هانری دونان "DunantJean Henry )1910-1828) وبه منظور تخفیف آلام انسانی ، و حفظ و پیشرفت بهداشت عمومی ، بر طبق موافقتنامه ی ژنو درسال 1864 تشكیل شد .

عنوان سازمان بین المللی كه برای تخفیف آلام انسانی ، حفظ و پیشرفت بهداشت عمومی، بر طبق موافقتنامه ژنو در سال 1864 و خاصه در نتیجه ی مساعی شخصی به نام " ژن هانری دو نان "Jean Henry Dunant( 1910- 1828) سوئیسی تشكیل یافت ، صلیب سرخ نامیده شد.

در سال 1862، دو نان ، كتاب" خاطره ای از سولفرینوSolferino " ( دهكده ای در شمال غربیMantua واقع در شمال ایتالیاست كه در1859 صحنه جنگ خونینی ، بین قوای اتریش و متحدان فرانسوی و ساردنی ، رخ داد كه جمعاً حدود 50 هزار نفر تلفات به بار آورد ) را منتشر كرد و خواستار تشكیل جمعیتهای امدادی داوطلب برای تسكین آلام این گونه آسیب دیدگان از جنگ شد. او پیشنهاد كرد خدمت به زخمیهای نظامی ، فعالیتی بی طرف محسوب شود . " انجمن امور عام المنفعه ی ژنو" با علاقه ی وافر از پیشنهاد وی استقبال كرد . در نتیجه ، یك كنفرانس بین المللی با شركت نمایندگان 16 كشور در ژنو تشكیل گردید و موافقتنامه 1864 برای بهبود وضع مجروحان و رنجوران نظامی میدان جنگ تدوین شد و به امضای نمایندگان دوازده دولت از كشورهای شركت كننده رسید كه در آن بی طرف شمردن متصدیان خدمات پزشكی نیروهای مسلح، رفتار انسانی با زخمیها، و بی طرفی غیر نظامیانی كه داوطلبانه به كمك زخمیهای جنگ می شتابند و نیز علامتی بین المللی به منظور مشخص ساختن اعضا و وسایلی كه در این راه به كار می روند پیش بینی شده بود.

به افتخار ملیت دونان ، صلیبی سرخ با زمینه ای سفید به تقلید از پرچم سویس كه صلیبی سفید در زمینه ی قرمز به عنوان نماد و علامت آن انتخاب شد.

در سال 1963، در 88 كشور جهان ، جمعیتهای ملی صلیب سرخ به وجود آمد. همچنین دو گروه بین المللی دیگر نیز كه مركزشان در ژنو واقع بود تشكل شد كه یكی كمیته ی بین المللی صلیب سرخ تأسیس 1863، مركب از 25 نفر از بزرگان سوئیس بود كه هنگام جنگ به عنوان میانجیهای بی طرف خدمت می كردند و دیگری اتحادیه جمعیتهای صلیب سرخ تاسیس 1919 كه هدف از آن  كمكهای متقابل ، همكاری و توسعه فعالیتهای مربوط ، خاصه در زمان صلح بود.

در فاصله ی سالهای جنگ جهانی اول ( 18-1914) ، با یاری سازمانهای صلیب سرخ كشورهای جهان، صدها هزار نفر در دوران دشوار اقامت اجباری در كشورهای متخاصم ، با دریافت اخبار از خانه و مسكنشان دلشاد می شدند؛ علاوه بر این ، مبادله ی بیماران و اسرا از بزرگترین اقداماتی بود كه به ابتكار كمیته بین المللی صلیب سرخ به نتیجه رسید. در پایان جنگ، رئیس صلیب سرخ" هنری دیویسن" از چهار دولت بزرگ درگیر جنگ یعنی انگلیس، فرانسه، ایتالیا و ژاپن دعوت به عمل آورد تا به كار سازمانهای صلیب سرخ در زمان صلح سامان دهند . مقدمات كار فراهم شد و در ماه آوریل 1919، كنفرانس بزرگی با شركت معروفترین پزشكان ممالك مختلف در شهر " كان" واقع در فرانسه تشكیل شد تا اساس كار صلیب سرخ در زمان صلح مشخص شود. درهمین كنفرانس بزرگ بود كه پایه لیگ یعنی " اتحادیه بین المللی صلیب سرخ" ریخته شد و این اتحادیه در 5 مه 1919، در پاریس شروع به كار كرد. اتحادیه صلیب سرخ ها كه در پایان اولین سال تاسیس خود 26 عضو بیشتر نداشت ، اكنون یكصد عضو دارد. هر جمعیت ملی صلیب سرخ برای اینكه بتواند عضو اتحادیه بشود باید هم به وسیله دولت خود به رسمیت شناخته شود و هم به وسیله اتحادیه . هدفهای این جمعیت  گذشته از مأموریتهای زمان جنگ، عبارت است از تامین سلامتی و بهداشت، جلوگیری از بیماریها و كاهش رنج بشر به طور كلی.

فعالیت صلیب سرخ بین المللی از پایان جنگ جهانی دوم توسعه فراوانی یافت. در كشورهای اسلامی به جای صلیب سرخ، هلال احمر به عنوان نماد سازمان به كار گرفته شد و در ایران جمعیت شیر و خورشید سرخ فعالیت داشت. لیكن پس از انقلاب، ایران نیز علامت جمعیت هلال احمر را برای این فعالیت برگزید.

دولت ایران قراردادی را كه در تاریخ 8 دسامبر 1949، در هفدهمین كنفرانس بین المللی صلیب سرخ در "استكهلم" تنظیم شد، درتاریخ 30 آذر 1334، امضا كرد و به عضویت كنوانسیون ژنو پذیرفته شد.

وقتی سخن از پیشاهنگان این سنت خیر در میان است، باید قبل از همه از " بانوی فانوس به دست" یعنی فلورانس نایتینگل (Florence Nightingale) نام برد. این زن نیكوكار در سال 1820 درشهر فلورانس ایتالیا متولد شد، اما همه ایام جوانی را در انگلستان به سر برد. هجده سال بیشتر نداشت كه متوجه شد برای كار بزرگی آفریده شده است. خود او گفته است:" خداوند درهفتم فوریه 1838، مرا به خدمت خود برگزید." وی ابتدا خواست در بیمارستان یكی از ولایات شمالی انگلیس مشغول كار شود، اما وضع پرستاری و پرستاران در آن وقت چنان بدنام بود كه مادرش راضی به این كار نشد. وی ناچار مدتی در انگلستان و سایر نقاط اروپا به تحصیل و مطالعه در وضع پرستاران و بیماران پرداخت و چون در سال 1853 به انگلستان بازگشت ، ریاست بیمارستان كوچكی را كه مخصوص زنان بود به او سپردند. نایتینگل بی درنگ به تربیت پرستار مشغول شد؛ اما نبرد كریمه كار او را ناتمام گذاشت . ماجرای جنگهای شبه جزیره كریمهCrimean war (56-1953) بدین شرح بود كه نیكلای اول تزار روسیه در سال 1854، برای بسط نفوذ خود درعثمانی به ولایتهای والاشیValachie و مولداویMoldavie واقع در شبه جزیره بالكان لشكر كشید. دولتهای انگلیس ، فرانسه و ساردنی كه مخالف پیشرفت روسیه به سوی مدیترانه بودند، به كمك دولت عثمانی وارد جنگ شدند. این جنگ دو سال طول كشید و به سبب اینكه میدان نبرد بیشتر در شبه جزیره كریمه واقع شده بود به جنگهای كریمه معروف شد. شكست روسیه دراین جنگ چنان سنگین بود كه نیكلای اول از فرط تأثر در سال 1855، جان سپرد.

در سال 1854، جنگ كریمه ورد زبان اروپاییان بود.انگلیسیها و فرانسویها و تركان عثمانی متفقاً با روسها می جنگیدند، و برای سربازان زخمی وسیله پرستاری نداشتند. از طرفی تیفوس هم میدانهای جنگ را فرا گرفته بود. در این هنگام ، وزیر جنگ انگلستان كه دوست فلورانس بود به او نامه ای نوشت و خواهش كرد به  شبه جزیره كریمه برود و كار پرستاری از زخمیها را سرو سامان بدهد. با وجود مخالفت اداره طب لشكری كه می گفت این نوع كارها مناسب زنان نیست و با وجود تاخیر و تردید اولیای امور، فلورانس به میدان جنگ شتافت و با مهربانی و مهارت خود هزاران سرباز را از مرگ نجات داد.

شبها چراغ به دست درمیدانهای جنگ به دنبال زخمیها می گشت. در كریمه دیگر سخن از ملیت خاصی نبود صحبت از نوع بشر بود كه در معرض مرگ قرار می گرفت. در اندك زمانی، پرستاری ده هزار سرباز بیمار به عهده او محول شد. پس از سه ماه و با 20 ساعت كار شبانه روزی ، شماره كشته شدگان از 42% به 2% تقلیل یافت. این پیشرفت ثمره نظم ، ترتیب ، پاكیزگی ، حسن اداره ، رعایت قواعد صحت ، و سرانجام عشق فلورانس نایتینگل