چه کسی نباید به مجلس برود؟

تازه ها

چه کسی نباید به مجلس برود؟

نظرات ()

                                                                                                                                                                       دکتر حمید احمدی نژاد:: نزدیک شدن به زمان انتخابات بر گرمی تنور آن افزوده و کاندیداها تمام تلاش خود را برای کسب پیروزی در این مسابقه به کار گرفته اند. حوزه جنوب ایلام نیز از این قاعده مستثنی نیست.

  اما همانند همه دیگر مناطقی که هنوز ساختارهای قبیله ای و عشیره ای در آن حاکم است، بهره گیری از مولفه ها و روش های مبتنی بر این ساختار برای جذب آراء بیشتر در این حوزه نیز روز به روز گسترده تر می شود.   اگر چه فی نفسه این نوع ساختار دارای محدودیت ها و موانع بسیاری در جهت توسعه و تامین منافع جمعی می باشد ولی با توجه به حاکم بودن عمیق آن، به نظر در صورت بهره گیری عقلانی و نه ابزاری، در شرایط کنونی تنها گزینه موجود و به عبارت دیگر گرایش به آن انتخاب بین بد و بدتر است.

بعلاوه که رد مبانی این ساختار و سنت های هنجاری و انسجام بخش برخواسته از آن، منطقی به نظر نمی رسد. بر همین اساس است که لوسین پای از اندیشمندان حوزه فرهنگ سیاسی معتقد است، توسعه سیاسی موثر، مستلزم یافتن جایگاهی مناسب برای بسیاری از ملاحظات سنتی در طرح نوین امور است.

  این بدان معناست که سنت به معنای ارزش ها و رسوم منطقی نه تنها مانع توسعه سیاسی نیست بلکه الزامی هم بر کنار زدن آن وجود ندارد. به موازات این روش، در حوزه جنوب،  برای کسب آراء بیشتر راه های دیگری نیز از سوی کاندیداها به ویژه برای جذب آراء خاموش و نسل جوان تر در پیش گرفته شده است که از آن جمله قول ها و شعارهایی است که از توسعه راه های ارتباطی و ایجاد اشتغال چندده هزاری شروع  و بعضا به تاسیس کارخانه های عظیم ختم می شود.

اگر چه گوساله های زائیده شده مبتنی بر این روش در دوره های قبل هنوز بزرگ نشده اند، و کلنگ های بر زمین خورده تاسیس این طرح ها تیزی خود را از دست داده اند، ولی باز هم بهره گیری از این روش بسیار انسانی تر از راهبرد پول های کثیف است. به این معنا، متاسفانه در این دوره تکیه بر روش های پیش گفته در بازهای رقابتی این حوزه کفایت نکرده و در نتیجه گرایش به ورود ابزارهای ناپسند و ناشایستی که در ذیل مبحث پول های کثیف قابل تامل است در حال کلید خوردن است. از اینرو، وضعیت اقتصادی نابسامان غیرقابل کتمان حاشیه های این حوزه جغرافیایی ابزاری شده است تا برخی آن را پله ای برای بالا رفتن خود ببینند.

اگرچه نیاز اقتصاد حتی در حد مبلغی ناچیز توجیهی است-به زعم خودشان- برای کسانی که رای خود را در قبال آن به صندوق فرد استفاده کننده از این ابزار می ریزند، اما توجیه آنانی که برای کسب پیروزی از این روش ها استفاده می کنند چیست؟ آیا هدف خدمت به خلق آن قدر زیباست که برای وصال به آن باید از هر ابزاری استفاده کرد و یا این که حلاوت تکیه زدن بر صندلی بهارستان هدفی است که هر وسیله ای را توجیه می کند. این امر یادآور داستان تلاش و رقابت کیمیاگران برای بهره مندی از عز، مقام، جاه و جایگاه در دربار است.

  روایتی که امروز به هر گوشه از زندگی خصوصی و عمومی این مردم که می نگری در منظر کاندیداها مسی است که قابلیت تبدیل به طلا را دارد. معدن مسی که هر چهار سال یک بار فقط این قابلیت تبدیل در آن امکان می یابد. اما سخن این است که مس هایی که در محلول های ظرف این دسته از کاندیداها ریخته می شوند خود بدون آن که در معرض آزمایش قرار بگیرند طلای ناب هستند. طلای که قرب و ارزش آن در ذیل کسب قدرت حتی از مس هم کمتر می شود و اینجاست که باید گفت؛ از طلا بودن پشیمان گشته ایم  مرحمت نموده ما را مس کنید.

بنابراین باید گفت؛ مهم نیست چه کسی به مجلس می رود، اما مهم است کسی که برای این امر، مرزهای انسانیت را در نظر نمی گیرد نرود، چرا که پیروزی این شخص نتیجه کمک ثروت شخصی اش بوده و لذا در صورت راهیابی، نیازی به پاسخگویی در خود نخواهد دید. کسی که در این راه ثروت را مبنای پیروزی قرار می دهد قطعا راه های بازگرداندن دوچندان این ثروت را نیز پیش بینی کرده است.