برای سروین ، برای زندگی

تازه ها

برای سروین ، برای زندگی

نظرات ()

من مشغول مردنم بودم که اومدی ، مثل فیلم جیرانی ...



وقتی اومدی ، چقد زندگی شیرین شد . مث فدریکو فلینی ، مث برد دیشب ایتالیا ...




" نمی دونم ... چرا یادم نمیاد ، کجا دستای ما با هم گره خورد ..

چه روزی قلبم از عشق تو لرزید ،

چه جوری اولین دیدار رخ داد ...

تو بهمن بود ، یا نزدیک مرداد ... نمی دونم چرا یادم نمیاد ... "

من ولی خوب - به معنای با جزئیات کامل - یادم میاد ، جواب همه ی سوالای بالا رو !



    I'm here. I've got you-
I'm so afraid-
[Scottie and Madeleine kiss]
Don't leave me. Stay with me-
All the time-


 

- خعلی خوبه ! نه ؟

این چطور ؟



یادآوری :

از اولین جملت، فهمیده بودم زود
عشق های قبل از تو ... سوء تفاهم بود ....

نیمه شب وقتی خیره به چراغ های روشن شهر هستی و تنها کاری که می کنی دود کردن سیگار و گوش دادن به موسیقیه ، از اون ارتفاعی که توش هستی و هوایی که سرده ... خیلی سرد ... فقط زمزمه کردن به یاد توئه که کمک می کنه سرما رو فراموش کنی ...

... اینکه با من باش
کنار من تنها، کنار من تنها، کنار من تنها...

خیره شدم به یکی از خونه ها . از اون بالا ... بالاتر از همه ی خونه های شهر ... فکر می کنم شاید اون جا باشی و با همین خیال پوشالی ، زمزمه می کنم و دود های سیگارم رو به حلق ماه می فرستم که امشب خیلی روشنه ... شاید به خاطر ما شهر رو روشن کرده تا هم رو ببینیم ... حتی اگه فاصلمون خیلی زیاده ...

اون گوشه از قلبم، که مال هیچکس نیست ...
کی با تو آروم شد ؟ اصلا مشخص نیست ...

فقط به تو فکر می کنم . اون روزی که کنار ساحل قدم می زدیم ر به یاد میارم . اون شب بارونی رو یادت میاد ؟ همون شبی که دویدیم و تاریکی ما رو بلعید . سرت روی شونه م بود و با اشتیاق دود سیگارت رو نگاه می کردم که می رقصید و بالا می رفت ... خیلی بالا .. و من حالا این بالا هستم ... خبری از دود سیگارت نیست ... خیلی دلم برات تنگ شده ... خیلی ...

 
اونقدر می خوامت ... همه باهات بد شن ...
با حسرت هر روز از کنار ما رد شن ...

روی نرده ها نشستم و اگه تو نبودی ... اگه تو نبودی کم وسوسه نمی شدم که خودم رو پایین بندازم ... به تو فکر می کنم ... فقط به تو فکر می کنم ... به تمام خاطراتی که داشتیم و اسمت رو که میارم ... حالم عوض میشه ... کاش شادمهر نبود و من برات فریاد می زدم :

حالم عوض میشه، حرف تو که باشه
اسم تو بارونه، عطر تو همراشه
اون گوشه از قلبم، که مال هیچکس نیست
کی با تو آروم شد، اصلا مشخص نیست ...

برای ...
کسی که عشق های قبل از اون سوء تفاهم بود  ...
برای مخاطب خاص ... خیلی خاص



یه زمانی فک می کردم متولد خیالمی ، واقعی نیستی ، بس ک ایده آل بودی ...

تا دیدمت ...

ولی بعد از دیدنت هم ی کم شک داشتم و دارم هنوز !!!

آخه کسی به خوبی تو وجود نداشته ، نداره و نخواهد داشت ...




و در آخر به سبک خودم ...

حتی مریضی ت رو هم می خوام



*********

* برای خنگ هایی ک ناخواسته یا خواسته این پست رو خوندن :

تصویر اول - قصه ی پریا ، فیلم فریدون جیرانی

تصویر دوم - زندگی شیرین ، فیلم فدریکو فلینی کارگردان شهیر ایتالیا

تصویر سوم - شادمانی ایتالیا پس از پیروزی مقابل انگلستان 

تصویر چهارم - رضا یزدانی ، خواننده ی قطعه ی "چرا یادم نمیاد"

تصویر پنجم - تصویری از فیلم سرگیجه ، فیلم آلفرد هیچکاک

تصویر ششم - لورنزو فلاهرتی ، بازیگر ایتالیایی مجموعه ی "جنایت های غیر حرفه ای" ، "گروه تجسس" که تنها برنامه ی قابل دیدن تلویزیونه

تصویر هفتم - تصویر فیلم ممنتو ساخته ی نولان (ممنتو یعنی یادآوری)

تصویر هشتم - فیلم یک ذهن زیبا و باشگاه دعوا که از معروفترین فیلم های در مورد شیزوفرنی سینما هستن

تصویر آخر - لیدی گاگا و اشاره ب قطعه ی رومنس بد او : "من زشت تو و بیماری تو را می خواهم"