نیم نقد و نگاهی به فیلم دختر از دست رفته (Gone Girl)

تازه ها

نیم نقد و نگاهی به فیلم دختر از دست رفته (Gone Girl)

نظرات ()

فیلم دختر از دست رفته، یه فیلم متوسطه و به نظرم برای دیوید فینچر گامی رو به جلو محسوب نمیشه و هیاهوی این فیلم نه به خاطر کارگردانی فینچر، بلکه بیشتر به خاطر این مساله است که داستان فیلم، اقتباسی از یک رمان بوده؛ و داستان رمانتیک-جنایی این رمان میتونه در قالب فیلم، با هر کارگردان متوسط دیگه ای هم این هیاهو رو به پا کنه؛ چرا که به زعم اکثریت مردم، مسائل ازدواج، زناشویی و خیانت و... خصوصا اگه مثل این داستان، به روز شده باشه، مهمترین مسائل این دنیا هستند و مسائل دیگه، زیرمجموعه حساب میشن؛ ولی میتونم بگم که فیلم ارزش دیدن رو داره؛ داستان فیلم حول آشنایی یک زوج و حفره هایی که در سالهای بعد در ازدواجشون پیدا میشه و زمینه ساز اتفاق های بدی میشه، میچرخه؛ دو نفر که در ابتدا با نقش بازی کردن برای همدیگه، به نظر میرسه که برای هم ساخته شدن، بعد تر معلوم میشه که زندگیشون یه سوتفاهم و رودربایستی هست؛ مرد در ابتدا چیزی که نیست رو نشون میده و زن هم به عنوان یه نویسنده روشنفکر و انسانی آروم و با ثبات، نیمه موذی و خشنش رو به هیچ وجه در ابتدای رابطه نمیشه دید؛ مشکل این زوج رو به طور خلاصه در جملاتی که زن در قسمتی از فیلم درباره مرد روایت میکنه، میشه شنید: "من اونو باهوش تر و زرنگ ترش کردم؛ من الهام بخش اون بودم که بتونه تا سطح من بالا بیاد؛ من خودم مرد رویاهام رو ساختم"؛ میبینیم که زن خودش رو خیلی از مرد سرتر میدونست و احساس می کرد که شان و منزلتش از بین رفته؛ عمده مسائلی که برای این دو نفر به وجود میاد، اولا از هوس بازی و بی توجهی مرد، نشات میگیره؛ اونم در مقابل کسی که یه عمری دوست داشته کانون توجه و احترام باشه و بوده؛ و دوما مشکلات روانی و تربیتی زن که به شکل فوق العاده افراطی بروز پیدا میکنه؛ در یکی از سکانس های زیبای ابتدایی فیلم، مرد و زن از کنار یه نانوایی که تازه براش شکر آوردن عبور میکنن و وارد ذرات شناور شکر در هوا میشن و مرد به زن میگه: "نمیتونم اجازه بدم که از یه طوفان شکری، بدون بوسیده شدن بگذری...برو که رفتیم"؛ البته به نظرم سکانس بعدی که بلافاصله بعد از این سکانس شاعرانه، تدوین شده و اونها رو در حال روابط جنسی اون هم به اون شکل نشون میده، جالب نیست و توی ذوق میزنه؛ ولی خوب این برمیگرده به سبک فیلم های فینچر؛ در مورد پایان فیلم هم باید بگم که خوشم نیومد؛ آخه پلیس آنقدر کودن نیست که هر کی هر جور بخواد بازیش بده؛ اونا معمولا با این همه وقتی که برای یه پرونده ای مثه این میزارن، تا ته قضیه رو متوجه نشن، بیخیال نمیشن؛ اونوقت به همین راحتی حرفای زن رو درباره تجاوز و ... قبول کردن؛ منتقدای مخالف این فیلم هم اکثرا اعتقاد دارن که اتفاقات، زیاد با عقل جور درنمیاد؛ ولی اگر بدون توجه به استحکام روایت خصوصا در پایان اون، به فیلم برگردیم، در عین اینکه مرد بی تقصیر نبود و معمولا زن ها بی توجهی رو برنمی تابند، نمیشه اون زن رو درک کرد و ازش خشمگین و حتی متنفر نشد نکته جالب دیگه ای که در فیلم به نظرم اومد این بود که مدت ها با خودم میگفتم که مثلا در آمریکا یا کشورهای غربی به چه سادگی حامله میشن و یه انسان رو به این دنیا پرتاب میکنن و همیشه هم با آغوش گرم جامعه روبرو میشن؛ طعنه جالبی در این فیلم از جانب زن داستان که انصافا هم خوب بازی کرد، به این مساله دیده میشه: " آمریکا عاشق زنهای حامله ست...مگه حامله شدن چقدر سخته... "

دختر از دست رفته (2014)