سینمای ایتالیا

تازه ها

سینمای ایتالیا

نظرات ()

نئورئالیسم

 

نئورئالیسم جنبش واقعگرای جدید در سینمای ایتالیا از سال 1942 تا 1952 است که در اصل به شیوه ی واقع گرای وریستی سینمای ایتالیا بین سال 1913 تا 1916 برمی گردد.شیوه وریستی نوعی جنبش واقع گرا درادبیات است که از ناتورالیسم فرانسه پیروی می کردند وشخصیت شناخته شده آن"جووانی ورگا" است البته اغازگران این مکتب (رناتو کاستلانی ) و(آلبرتولا توادا) بودند .موفق ترین نمونه این شیوه "فیلم گمشده در تاریکی (نینو مارتولیو 1014)" است.این فیلم را اومبرتوبابارو برای شاگردان سینمائیش در"مرکزتجربه" ی رم  نمایش داده است که بگفته اولریش گریگور و انو پاتالاس:این فیلم بیشترین تأثیر را بر شکل گیری جنبش نئورئالیسم در ایتالیا داشته است.

اصطلاح نئورئالیسم مانند خیلی از سبکهای سینمایی مورد مناقشه منتقدین و مورخین سینماست به نحوی که اولریش گرگور و انو پاتالاس بر این باورند که اصطلاح نئورئالیسم را امبرتو باربارو برای اولین بار در مورد اثار مارسل کارنه به کار برده است.

آشکار نیست که اصطلاح (نئورئالیزم) از کجا ریشه گرفته ,آنچه معلوم است این است که برای نخستین بار در اوایل دهه 1940 در نوشته های منتقدان ایتالیایی ظاهر شد.از یک نظر,نئورئالیسم بیان کننده اشتیاق نسل جوان برای گسستن از قراردادهای سینمای متعارف ایتالیا بود. در دوره سیطره موسلینی صنعت سینما رو به ساخت حماسه عظیم تاریخی و ملودرام های احساساتی درباره طبقات بالای اجتماعی آورد ومنتقدان بسیاری احساس می کردند که فیلم ها غیرواقعی و منحط هستند و یک رئالیزم نو نیاز بود.

در مقابل سوزان هیوارد و دیوید بوردول و کریستین تامپسون بر این باورند که این اصطلاح را برای اولین بار"آنتونیو پیتر آنجلی"(نویسنده فیلمنامه وسوسه)در سال 1943به هنگام صحبت درباره فیلمنامه وسوسه به کار برده است.

 

سینمای ایتالیا پیش از ظهور نئورئالیسم

در دوران رواج فاشیسم, سینما یک جور وسیله سرگرمی پوچ وبی فکر و یا آلت تبلیغاتی در دست حکومت بود موسلینی که سینما رو منبر تبلیغاتی میدانست به قصد ایجاد یک هالیوود دوم مرکز فیلمسازی "رم" چینه چیتا (CINECITA شهر سینما)را در سال 1937 بوجود آورد که نظارت آن را ویتوریو (پسرش) به عهده داشت.تعداد فیلمهای ساخته شده از 7 فیلم در سال 1930 به 80 فیلم در سال 1939, اوج فاشیسم رسید.این فیلمها که زیر سانسور شدید قرار داشتند بیشتر به ادبیات قرن نوزدهم , مفاخر تاریخی گذشته , ماجراهای کمدی و یا روابط عشقی طبقه مرفه (فیلمهای معروف به تلفن سفید )می پرداختند که ربطی با واقعیات و اتفاقات روز نداشتند و از طریق این اثار ,ایتالیای زیبا , مرفه و مدرن به تصویر کشیده میشد.

وضعیت اجتماعی در ان زمان چنان سرکوب گرایانه بود که اجازه متفاوت اندیشیدن را به کسی نمی داد. به باور جورجو اگامبن متفاوت اندیشیدن در چنین وضعیت اجتماعی اجتماعی باعث میشود که از جامعه ترد شده و به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شوند.در واقع به مثابه دیگری با این افراد برخورد میشود.

جنگ نیز در شکل گیری این جنبش بیشترین تأثیر را گذاشته است به نحوی که جرج هواکو,سه سبک اکسپرسیونیست المان, رئالیسم شوروی و نئو رئالیسم ایتالیا را محصول جنگ و تحولات اجتماعی میداند.

 

کالیگراف:

جریانی در سینمای ایتالیا که پیش از رواج مکتب نئورئالیسم پا به عرصه گذاشت و درجهت رویارویی با فیلمهای تبلیغاتی و تاریخی سطحی که پشتیبانی دولت فاشیسم موسولینی را در پشت سر خود داشت .اعلام موجودیت کرد .فیلمسازان این جریان سینمایی تنها به زیبایی شناسی تصویر (پرداختن به ساخت گرافیکی تصویر )بها میدادند و آثار مکتب وریسم (آثار ادبی قرن نوزدهم)را الگوی خود قرار می دادند.

نام کالیگرافیسم را (جوزپه دسانتیس) به این مکتب اعطا کرد.

 

ماریو کامرینی

در دهه بیست میلادی پایه گذار سبک کمدی موزون وپر جنب و جوشی شد که او را تا اندازه" رنه کلر "بالا برد .   او در سال 1929 فیلم خطوط راه اهن را ساخت که الگو گرفته از سینمای مجلسی المان بودوهمچنین وظیفه نگارش فیلمنامه یکی از آثارش به نام (یک میلیون می دهم ) را به چزاره زاوتینی سپرد.

 

آلکساندرو بلازتی

در سال 1942 فیلم( چهار قدم در ابرها )را ساخت. این فیلم کمدی مؤثری بود که در ان یک مرد مهربان شهری ناچار می شود خود راشوهر یک زن روستایی و فرزند به دنیا نیامده او معرفی کند. این فیلم هر چند رنگ و بوی سیاسی نداشت اما با نشان دادن زندگی روستایی , روستائیان ایتالیایی و صحنه های طبیعی طلیعه ی فیلم های مکتب نئورئالیسم بود که پس از جنگ ساخته شد.حتی بعدها هنگامیکه فیلم را بدون تاریخ در نیویورک نشان دادند منتقدان این گونه پنداشتند که این فیلم, پس از جنگ ساخته شده واز تولیدهای نهضتی است که با فیلم "رم شهر بی دفاع" شروع شده است.

 

ظهور نئورئالیسم

این نهضت سینمایی تحت تأثیر رئالیسم شاعرانه فرانسه شکل گرفت به نحوی که بیشترین تأثیر را فیلم     تونی (رنوار-1934) بر این سبک گذاشت و ویسکونتی که پایه گذار سبک نئورئالیسم نیز بود در فیلمهای "اعماق اجتماعی" و"ضیافت روستایی" دستیار رنوار بود.ودر سال 1942فیلم وسوسه را بر اساس رمان "پست چی همیشه دو بار در میزند:اثر جیمزام.کین می سازدکه اولین فیلم نئورئالیسم شناخته میشود.این در حالی است که فیلم(رم شهر بی دفاع1945) از روسلینی به عنوان اولین فیلم نئورئالیست به کشورهای غربی راه یافت.وبه دلیل ویژگیهایی که دارد در برابر سینمای اکسپرسیونیسم آلمان قرار می گیرد سینمای نئورئالیسم ایتالیا پس از جنگ دوم جهانی پدید آمد و بازتاب دهنده ی واقعیت های لن روزها یعنی فقر , گرسنگی وبیکاری بیرون آمده از دل جنگی خانمان سوز است.

 

سینمای نئورئالیسم را باید به سه جریان تقسیم کرد

جریان اول نئورئالیسم :جریانی بود که مسائل جنگ ,ازادشدن ایتالیا وبازسازی مملکت بعد از جنگ می پردازد که میتوان به فیلم های سه گانه روبرتو روسلینی یعنی" رم شهر بی دفاع1945,پائیزا1947 ,آلمان سال صفر1947" اشاره کرد.

جریان دوم نئورئالیسم:فیلم های این دوره به جای پرداختن به خود جنگ به تأثیرات ناشی از آن یعنی فقر وبی کاری و دیگر مشکلات اجتماعی می پرداختند.که می توان به فیلم های "بی ترحم اثرالبرتولاتوادا1947"واکسی1946  ودزد دوچرخه اثار دسیکا 1948",زمین میلرزد اثر ویسکونتی", "راه امید اثر پیترو جرمی"هر دو سال 1949 ساخته شده وشکار فاجعه امیز 1947وبرنج تلخ 1949از آثارجوزپه دسانتیس اشاره کرد و این فیلم ها به خصوص به جهت تفاوت کلی که با محصولات هالیوودی داشت در غرب هم به صورت یک پدیده متنوع هیجاتی بر انگیخت.

جریان سوم نئورئالیسم:در دهه 1950 جنگ و مسائل ناشی از آن ازشدت وحدت افتاد و عامه از فیلمهای واقع گرای زشتی نما خسته شد.این بار مشکلات اجتماعی به صورت فانتزی ارائه داده میشد که می توان به فیلم های" معجزه در میلان 1951 امبرتو د 1952" آثار دسیکا اشاره داشت که کما بیش پایان دوره نئورئالیسم سینمای ایتالیا را مشخص میکند.

نظریه های نئورئالیستی و قاعده های اصلی آن از سوی "چزاره زاواتینی"(فیلمنامه نویس شناخته شده مکتب نئورئالیسم ) پایه ریزی شد.

 

ویژگی های مهم سینمای نئورئالیسم

1-بهره گیری از نورپردازی طبیعی

2-بهره نگرفتن از ستودیو وپلاتو

3-مخالفت با اقتباس از روی رمان و اثار ادبی

4- بهره گیری از بازیگران غیر حرفه ای یا تازه کار در بیشتر فیلمها که ترکیب آنان با هنرپیشه گانی حرفه ای ازاز سینمای ایتالیا را اندره بازن "معجون "نامید.

5-توجه به عنصر داستان در فیلمنامه

6- بیان دیدگاههای تند سیاسی و اجتماعی در لایه های سطحی وزیرین داستان فیلم ها

7-ارائه تصویری محکم و گاه تکان دهنده از فقر , بیکاری, فساد و فحشا

 


ساختار سبکی و روایی سبک نئورئالیسم

جایگاه شخصیت و سیر تحول در پیشروی داستان به نحوی است که شخصیت از نقطه صفر بحران وارد داستان می شود و با پیشروی آن از نقطه صفر بحران فاصله میگیرد که در پایان باز به نقطه صفر بحران برمی گردد .این روند داستانی همان تأثیری است که از سبک رئالیسم شاعرانه بر نئورئالیسم گذاشته است.چونکه جایگاه وسیر تحول شخصیت در فیلم های رئالیسم شاعرانه نیز بدین صورت است.

در سال 1945 جنگ قسمتی عمده از چینه چیتا را ویران کرد.از این رو پلاتوها محدود و تجهیزات صوتی کمیاب بود ودر نتیجه میزانسن نئورئالیستی متکی به محلهای واقعی شد و فیلمبرداری آن خامی وزمختی فیلم های مستند را به خود گرفت.روسلینی گفته است که مقداری از نگاتیو را از عکاسان خیابانی خریده است از این رو"رم شهر بی دفاع"با فیلمهای دارای کیفیتهای متفاوت فیلمبرداری شده است.

فیلمبرداری در خیابانها و خانه های شخصی باعث شد که فیلمبرداران ایتالیایی شیوه ای پیش بگیرند که در ان نظام نورپردازی "سه نقطه ای" هالیوود رعایت نمی شد.این عوامل همراه با سنت طولانی دوبله در ایتالیا و مهارت فیلمساز در صدا گذاری بعد از فیلمبرداری به انها اجازه می داد که در محلهای واقعی و با افراد حتی کمترکار بکنند و دوربین خود را آزادانه حرکت بدهند وآزادیهای فی البداهه در بازی و صحنه قابلیت انحطاف خاصی در قاب بندی و حرکت دوربین را موجب میشد و باعث شد که کارگردانی همچون روسلینی در فیلم های دهه 1950 خود به استاد نمای طولانی و عدسی های زوم پنسیور,مشهور شد و نفوذ و تأثیر زیادی بر کارگردانان موج نو فرانسه و نهضت سینما –حقیقت داشت .( وی بعدها نیز با ساخت اثاری تحت عنوان داکود راما توانست مرز میان سینما وتلویزیون را بردارد و در واقع نخستین کارگردان سینما بود که تلویزیون را جدی گرفت).

در فیلم های نئورئالیستی در کنار نماهای بلند از نماهای دور نیز بیشتر بهره برده می شد دلیل این امر این است که در نماهای ELS - MLS - LS شخصیت تابع فضا معرفی میشود(فضامحور) این فیلمسازان با نشان دادن شخص در ویرانه –ها وشهر شلوغ می خواستند که نشان دهند که این شخصیت ها بدلیل وجودچنین فضایی مجبور به انجام این کار هستند.

 

فرم روایی سبک فیلم های نئورئالیسم

در واکنش به درامهای تلفن سفید که دارای طرح و توطئه پیچیده ای بودند .رو به ساده کردن مناسبات روایی آوردند.در نخستین آثار این جنبش مثل "وسوسه", رم شهر بی دفاع , واکسی " دارای طرح و توطئه ای بودند که به صورت نسبتا قرار دادی (ولو با پایانهای غم انگیز)سازمان یافته بودند.ولی در نوآورانه ترین فیلم های نئو رئالیستی از نظر فرم,جزئیات فاقد انگیزشهای علی وارد فیلم میشدند,مانند صحنه معروف دزد دوچرخه که در آن قهرمان فیلم در زیر بارش شدید باران به یک دسته کشیش برمی خورد .هر چندعلل اعمال کاراکترها علل اقتصادی وسیاسی مشخص (فقر,بیکاری,استثمار)هستند,ولی معلولها اغلب تکه تکه و فاقد قطعیت هستند.پایزان روسلینی اشکار اپیزودیک است وشش حکایت از زندگی در ایتالیا در زمان اشغال متفقین را ارائه می دهد.اغلب-نتیجه رویدادها ,یعنی ماحصل یک علت, به ما گفته نمی شود.

دو پهلوئی فیلم های نئورئالیستی نیز محصول روایتی است که از شکل گیری یک اگاهی دانای کل بر فراز رویدادها جلوگیری می کند ,گویی وقوف برتمامیت واقعیت غیر ممکن است.این بخصوص در پایان بندی فیلم ها کاملا اشکار است.دزد دوچرخه در حالی به پایان می رسد که کارگر وپسرش بی هدف در خیابانی راه می روند ,ودوچرخه هنوز پیدا نشده وآنها آینده نا معلومی در پیش دارند.

گرایش نئورئالیزم به طرح وتوطئه مقطعی و بر روایتگری نامحدود باعث شده است که بسیاری از فیلم ها بر خلاف سینمای هالیوود پایان باز داشته باشند.

برخورد در این گونه با آثار به نحوی است که آنرا توصیف- تحلیل یا تجربه نمی کند.بلکه سعی می شود واقعیت خام بازسازی شود.همچنین در این آثار از لهجه های گوناگون در ایتالیا در آثار بهره برده می شود.

فیلمسازان مکتب نئورئالیسم

فیلمسازان مهمی در این مکتب ظهور کردند که به ترتیب زمانی در این مقاله به انها می پردازیم

 

1-روبرتو روسلینی

فیلم های نخست او درباره جنگ و در زمان جنگ و یا پی آمدهای ناشی از جنگ است.آثار روسلینی هیچگاه فیلمنامه ای از پیش طراحی شده نداشتند.

فیلمهای مهم او:

رم شهر بی دفاع {رم شهر باز}(1945):نخستین فیلم نئورئالیستی سینما روایتگر دستگیری وشکنجه رهبرو اعضای جبهه مقاومت ایتالیا به دست نیروهای گشتاپو

پاییزا(1946):فیلمی شش اپیزودی که درباره حضور نیروهای متفقین در ایتالیا وجیمز رایگی توهم از زمان حال نامیده است.

آلمان سال صفر(1947):به گونه ای مستند وار آلمان وویرانه های شهر برلین پس از تسلیم شدن کشور آلمان در جنگ

عشق(1948) فیلمی دو اپیزودی

استرومبی(1949)درباره بحران هویت زنان در جامعه معاصر و نخستین همکاری روسلینی و اینگرید برگمان

ژان دارک در آتش(1954)با بازی اینگرید ودرباره زندگی و مبارزه های ژان دارک.

 

2-ویتوریو دسیکا

تمامی فیلمنامه های آثار دسیکا را چزاره زاواتینی نوشته است

بچه ها به ما نگاه می کنند(1943)

واکسی(1946)دسیکا با این فیلم اعتامیه سینمای نئورئالیسم را صادر می کند.

دزد دوچرخه(1948)نمونه ارزنده وشاهکار مکتب نئورئالیسم ایتالیا

 

معجزه در میلان(1950)

امبرتو د (1952) زاواتینی این فیلم را چنین تعریف کرده :داستان زندگی کسی که هیچ اتفاقی براش نمی افتد و شخصیت اصلی این فیلم را با کاراکتر چارلی چاپلین مقایسه کرده اند.  

طلای ناپل01954).فیلمی چهار اپیزودی و اغاز دوره نزول دسیکا دانسته اند

سقف(1956)به تعبیری این فیلم را واپسین اثر مکتب سینمایی نئورئالیسم ایتالیا می دانند.

 

3- لوکینو ویسکونتی

وسوسه(1942)با اینکه رم شهر بی دفاع را نخستین اثر نئورئالیسم می دانند ولی وسوسه طلایه دار این مکتب سینمایی است.

زمین می لرزد(1947)این فیلم را گونه ای از سینما حقیقت اپرا گونه لقب داده اند.

بلسیما(1951)این فیلم نگاهی کمیک به مناسبات حاکم بر استودیوهای فیلم سازی چینه چیتا دارد.

احساس(1954)دراین فیلم با قاطعیت از نئورئالیسم دور می شود ورئالیسم سینمائیش را با ذوق اپرائیش ترکیب   می کند.

تمام آثار ویسکونتی تنش وتقابل میان شادابی و واقع گرایی اجتماعی است.

 

4- جوزپه دسانتیس

او دستیار ویسکونتی در فیلم وسوسه و از منتقدان مجله سینما بود نشریه ای که در زمان فاشیسم چاپ میشد و پایه های نئورئالیسم را در دنیای ژورنالیستی  بنا کرد.

مشهورترین فیلم جوزپه دسانتیس برنج تلخ (1949) به این فیلم دو عنوان داده اند.1- نئورئالیسم غول پیکر 2- زمینه ساز سقوط نئورئالیسم به ورطه سینمای تجاری

رم ساعت یازده(1952)فیلمنامه این فیلم را چزاره زاواتینی نوشته است.

5-چزاره زاواتینی سناریست و نظریه پرداز نئورئالیسم بود که گفته بود:تصمیم قطعی من این است که فیلم را رمانتیسم زدایی کنم و بر آن هستم که به آدمیان بیاموزم که به زندگی روزانه و رویدادهای آشنا با همان شور وشوق بنگرند که کتاب را می خوانند.

نئورئالیسم آموخته است که سینما ...باید کوچکترین رویدادها را بدون کمترین دخالت خیال و تصویر توصیف کند تا بتواند در آنها آن چیزی را بجوید که از نظر انسانی و تاریخی دارای اهمیتی جبری است.

مهمترین بدعت نئورئالیسم در این شناخت نهفته است که واقعیت برخوردار از چه غنای عظیمی است و تنها کافیست که به آن عطف توجه شود.

یک منتقد انگلیسی در مورد فیلمهای نئورئالیستی میگوید:فیلم های این سبک اشک مردانه را بر می انگیزد.  

 

پایان جنبش نئو رئالیسم و تأثیرات آن

از آنجا که نیروهای اقتصادی و فرهنگی بودند که جنبش نئورئالیسم را سرپا نگه داشته بودند-خود آنها هم علل اصلی افول آن را فراهم آوردند.ایتالیا پس از جنگ به سوی رفاه و رونق می رفت و حکومت به فیلمهایی که جامعه معاصر ایتالیا را مورد انتقاد قرار می دادند –روی خوش نشان نمی دادند .پس از 1949 سانسور و فشار دولت ,جنبش را در تنگنا قرار داد.به تعبیری در اوایل دهه 1950 حکومت با گماردن آندره اوتی به ریاست هنرهای نمایشی و تفویض اختیارات فوق العاده به او ,موجبات افول نئورئالیسم را فراهم کردهر فیلمی که تصویر بدی از ایتالیا ارائه می کرد از     حق نمایش در این کشور محروم می شدو آندره اوتی که پرداخت وام های بانکی را در انحصار خود داشت –تا آنجا پیش رفت که توانست فیلم هایی را که به زعم اوانگیزه های تند نئورئالیستی داشتند را از منابع مالی محروم کند.

هال و هوای جنگ سرد در اوایل دهه 1950نیز در ایجاد انزجار حکومتی از رئالیسم اجتماعی مستتر در این فیلم ها که به گمان انها فیلم های سیاسی و چپ بودند(هر چند در بین فیلمسازان این سبک تنها ویسکونتی گرایش آشکار مارکسیستی داشت) بی تأثیر نبود.نئو رئالیسم بر خلاف دیگر جنبش ها عمر کوتاهی نداشت .ده سال دوام آورد.واگر به خاطر داشته باشیم آخرین فیلم نئورئالیسم" سقف 1956"اثر ذسیکا که می توان گفت عمر آن به ده سال رسید.

نئورئالیسم هر چند افول کرد اما تأثیر عظیمی بر رویه های فیلمسازی آینده در اروپا و نهضت موج نو سینمای فرانسه, موج نو سینمای بریتانیا و فیلمسازانی همچون "فدریکو فلینی "میکل آنجلو انتونیونی" و" ساتیا جیت رای" (فیلمساز بزرگ سینمای هند) و یلماز گونی در کردستان بر جای گذاشت.