اشکت را مینوشم...

تازه ها

اشکت را مینوشم...

نظرات ()


باز تکه ی گمشده ی لاله ی گوشم را بین طعم گس دهانت می جویم

باز موهای سینه ات،در گیسوانم شانه می شود...

 روحم را میجَوی

اشکت را مینوشم

خوره شده ایم بجان هم!

خورده خورده در هم میرویم

می تنیم

و اندام موازی رو به شمالمان

در تغییر مسیر ابدی

جویده می شوند با غصه های یواشکی

نوشیده با گریه های بی هوار...

تنیده با تمام روحت

که اشکم را مینوشد،

که اشکت را مینوشم...