پشت صحنه سینما پیش تولید و کارگردانی به زبان ساده در یک خاطره ،حمیدرضا مومنی

تازه ها

پشت صحنه سینما پیش تولید و کارگردانی به زبان ساده در یک خاطره ،حمیدرضا مومنی

نظرات ()

پشت صحنه سینما پیش تولید و کارگردانی به زبان ساده در یک خاطره ،حمیدرضا مومنی .

به واسطه آشنایی قبلی با کارگردان کار تا وارد گروه شدم فیلمنامه قطور سریال را گرفتم و ظرف چند ساعت آن را خواندم، سریال روزهای اول فیلمبرداری را گذرانده بود و من به عنوان مشاور کارگردان به مجموعه اضافه شدم. آن هم برای دوره کارورزی. وظیفه دشواری بود. ولی من تجربه آن را داشتم و حتی تجربه کارگردانی، اگر می خواهید دوباره به عنوان مشاور و حتی کارگردان و یا دستیار کارگردان و یا دستیار دو شما را به پروژه ای دعوت کنند حتماً می بایست کار خود را بسیار جدی گرفته و در انجام وظیفه اکنون که مشغول کار هستید کوتاهی نکنید و تمام سنگینی وظایف کارگردان این کار را بر دوش خود حس کنید. حتی در لحظاتی که کارگردان مشغول کار است. شما باید هزار چشم و هزار گوش داشته باشید تا بتوانید به او و گروه کمک کنید. در اصل به خود و جایگاه خود کمک می کنید. و من راه درست را انتخاب کردم و خیلی سریع فیلمنامه را خواندم تا با جزئیات آن کاملاً آشنا شوم و با بازیگران هم به اسم و نام نقش آنها آشنا شدم. این از تجربیات قبلی من است که وقتی می توانی کارت را درست انجام دهی که جلوی بازیگران و عوامل، شخصی مسلط به کار به نظر برسی و آنها به تو اعتماد کنند. با اسامی آنها خیلی زود آشنا شدم که بتوانم در مواقع لزوم آنها را به اسم صدا کنم و مثل برخی کارگردانها نباشم که تا روزهای آخر هنوز در هنگام صدا کردن یک بازیگر ده دقیقه من من می کند تا منظورش را برساند. این نکته شاید ربطی به کارگردانی و سواد و اطلاعات او نداشته باشد اما از لحاظ روحی روانی تأثیر زیادی بر اعتماد گروه دارد. من مشاور کارگردان بودم اما سعی می کردم از این موقعیت به تجربه اندوزی کارگردانی خود هم کمک کنم. پس می بایست برای کارگردانی(بنظر من) ابتدا مقدمات بسیار ظریف روانشناسی را در نظر بگیریم و سعی کردم ارتباط خوبی را با اعضاء گروه برقرار نمایم و در این راه از نیمه شخصیت خود که طنز است هم استفاده کردم و با خوش شانسی که داشتم کارگردان از قبل مرا می شناخت و دیگر لازم نبود اعتمادش را جلب کنم. پس نیروی خود را برای کار و بهتر شدن لحظات فیلمبرداری استفاده می کردم و می دانستم من در کار فقط با او می بایست در ارتباط کلامی باشم و سعی کنم موقعیت و شخصیت او را به عنوان کارگردان کار حفظ کرده، و اگر چیزی برای بهبود کار بنظرم می رسید به صورت خصوصی با او عنوان می کردم و ذهنم را آماده و مسلط بر کار و صحنه نگه می داشتم تا هر زمان که او احتیاج به مشاوره من داشت بتوانم به خوبی به او کمک کنم و فکر دوم او باشم. از روز اول خوب پیش می رفت و موقعیتی پیش آمد که توانستم در چند مورد نظرات فنی و هنری را به او انتقال دهم و او را عمیقاً خوشحال کردم و از اینکه تیم خوبی شده بودیم احساس بسیار دلپذیری داشتم.

بسیار برایم مهم است که انواع کارگردانی کردن را از دیگران تجربه کنم و به تجربیات خودم اضافه نمایم و اینکه بدانم دیگران چگونه کارگردانی می کنند برایم جذاب است و بسیار مفید که این موقعیت به قول استاد پور اسماعیلی در دانشگاه و زمان تحصیل و حتی دوره کارورزی پیش می آید که به بهانه آن هرچند تجربیاتی داشته ای ولی می توانی شاگردی کنی که پس از آن دیگر امکان آن کمتر پیش خواهد آمد. برای یک کار از خواندن اولیه فیلمنامه و تحلیل ها که بگذریم که البته بسیار هم مهم است وارد ماجرای عملی خواهیم شد. بستن Cast بازیگران، انتخاب لوکیشن، انتخاب افراد فنی گروه-فیلمبردار-صدابردار-طراح صحنه-گریمور-منشی صحنه با تجربه بسیار مهم است که شخصی باشد با تجربه و کار کرده. دستیار اول کارگردان-برنامه ریز و دیگران .... وظیفه هر فرد در جایگاه خودش مهم است. اینها همه در مرحله پیش تولید مشخص می شود. در مرحله فیلمبرداری کارگردان باید از بازیگران خود بهترین بازی را بگیرد و خلاقانه ترین روش را برای این کار پیدا کند پس می بایست با امر بازیگری آشنا باشد و انتقال احساس به تماشاگر را بداند. کارگردان باید آگاهی از دوربین ها و عملکرد لنزهای مورد نیاز را داشته باشد و بداند استفاده از یک لنز می تواند چه نوع احساسی را در فیلم تداعی کند. ما می دانیم که کارگردان در همه مراحل حرف آخر را می زند پس باید بسیار آگاه و با مطالعه باشد و تجربه کافی در همه امور را داشته باشد تا در موقع لزوم به افراد گروه که شاید کم تجربه تر باشند کمک کند.

من هرچند کتاب های زیادی خوانده ام و سر صحنه فیلم هم زیاد بوده ام و خودم هم تجربه هایی در مقام کارگردانی سریال های چند قسمتی و فیلم مستند بلند و فیلم های داستانی داشته ام اما باز هم اگر به عنوان مشاور کارگردان کار کنم برایم تازگی دارد و هر کار برای خودش لطف خاصی دارد و روش خاص گروه و مخصوصاً کارگردان برایم جالب است که البته کار با کارگردانان بزرگ بسیار بسیار لذت بخش خواهد بود. برای کارگردانی یک سری اصول وجود دارد که در همه کارها یکسان است که خلاصه می گویم مثلاً اولین کاری که هر کارگردان پس از حضور سر صحنه فیلمبرداری انجام می دهد انتخاب محل دوربین فیلمبرداری است که تکلیف کار را مشخص می کند و دیگران شروع به انجام مقدمات فیلمبرداری می نمایند. این کار اگر با فکر قبلی باشد هرچقدر سریع و بدون تعلل صورت بگیرد بنظر من بهتر است. و در روحیه فیلمبردار و دیگر عوامل تأثیر بسیار خوبی دارد چرا که او متوجه می شود کارگردان با مطالعه دقیق سر صحنه حاضر شده است که صد البته باید همینطور هم باشد. پس از آن فیلمبردار دوربین را در محل مورد نظر کارگردان جای می دهد و شروع به نورپردازی می کند. کارگردان هم می تواند با دستیار خود فیلمنامه را مرور کرده(همان سکانس مورد نظر امروز) و از او می خواهد که با بازیگران دیالوگها را مرور کند و می تواند هم با منشی صحنه برای این کار صحبت کند و اگر دستیار یک کارگردان بازیگردان خوبی هم باشد بازی بازیگردانی را هم به او می سپارد و خود می تواند با منشی صحنه و فیلمبردار سکانس مورد نظر را مرور کند و نظارتی بر گریم بازیگران، نمای دوربین داشته باشد. برای آوردن بازیگران از اتاق گریم و بیرون از صحنه دستیار دوم کارگردان موظف است این کار را انجام بدهد که البته آن هم فوت و فن مخصوص خود را دارد و چون هر بازیگری بنا به معروفیت و سابقه و سن و سال ممکن است اخلاق مخصوص خود را داشته باشد و به قول معروف اداهای خاصی داشته باشند که کار دستیار دو را مشکل تر می کند او می بایست با کمال ادب ولی قاطع و با روابط عمومی صحیح این کار را انجام دهد چون بسیار در روند کار تأثیرگذار است.

هر شخص در سر صحنه فیلمبرداری عضو یک گروه است مثلاً گروه تصویربرداری، گروه کارگردانی، گروه تدارکات و ... که هرکدام دارای یک مدیر و یا یک سرگروه است که دیگران زیر نظر او کار می کنند. گروه تصویربرداری-تصویربردار دستیار یک دستیار دو و به فراخور کار دستیارها اضافه می شوند. گروه کارگردانی، خود کارگردان، منشی صحنه، دستیار یک، دستیار دو، کلاکت زن که ممکن است در گروه فیلمبرداری باشد. و یا خود منشی صحنه آن را انجام دهد که تعداد برداشت ها-سکانس-پلاس-روز فیلمبرداری و موارد لازم روی آن نوشته می شود و اگر دوربین ویدیویی باشد شماره کاست و شماره مخصوص پلان ضبط شده بر روی کاست ضبط می شود. که در گزارش منشی صحنه قید خواهد شد و در مرحله تدوین بکار می رود. که البته هرکدام جای بحث زیادی دارد که در این مقال نمی گنجد و من بسیار خلاصه می گویم. دستیار یک می تواند برنامه ریز هم باشد. منشی صحنه هم می تواند برنامه ریز و حتی دستیار یک هم باشد. بستگی به توان آن فرد و تجربه آن دارد. در برگه مخصوص برنامه ریز. حضور عوامل و بازیگران در چه ساعتی و چه مکانی در حال فیلمبرداری است قید شده و در آخر هر جلسه فیلمبرداری برگه جدید روز دیگر(فردا) اعلام می شود. کارگردان معمولاً نمای مسترشات می گیرد و پس از آن به بسته C.u و یا m.sh هرکدام از بازیگران می رود.

صحنه مورد نظر را چندین بار فیلمبرداری می کنند تا در تدوین به یک روند صحیح برسند که این کار براساس دکوپاژ که معمولاً توسط کارگردان نوشته شده است که اگر دکوپاژ به همراه استوری برد باشد برای تفهیم گروه فیلمبرداری بسیار ضروری است و همه به فراخور کار خود تصور مناسبی از صحنه و چیدمان یا میزانسن مورد نظر پیدا می کنند.

گرفتن ابتدا مسترشات و پس از آن خورد کردن نماها از اصول اولیه است و مدلهای مختلف دکوپاژی وجود دارد که روند تصویربرداری را برای تدوین مشخص می کند و پس از آن مدل دکوپاژ بنا به خلاقیت کارگردان و متن موجود انجام می گیرد.حمیدرضا مومنی

artmomeni