تاریخچه تئاتر در ایران

تازه ها

تاریخچه تئاتر در ایران

نظرات ()

تاریخچه تئاتر ایران

نگاهی به تاریخچه تئاتر در ایران, مسير متحول شدن تئاتر در ایران, شرايط تئاتر ايران در سالها 1337-1320 , شرايط تئاتر در سالهاي 1337تا1357



از آغاز آشنايي ايران با تئاتري غربي تا نهادي شدن تئاتر در حدود يك قرن طول كشيد و هنوز نيم قرن ديگر لازم بود تا جامعه سنتي ايران تئاتر را بشناسد، بپذيرد و خود زباني مستقل و ايراني در تئاتر مي افكند. جامعه سنتي ايران يه پيروي از علماي ديني اساساً نسبت به پذيرش پديده هاي غربي با نظر سوء ظن مي نگريست، و اگر بنا به ملاحظاتي به صورت رسمي مظاهر غربي را تكفير نمي كرد، لااقل از نهادي شدن آن تا جائي كه از دستش بر مي آمد جلوگيري مي كرد. اما حوادث تاريخي و جريانات سياسي در سطح جهان، چنان مي چرخيد كه از پذيرفتن فرآوردهاي غربي گريز نبود، بويژه تئاتر غربي، كه اساساً پديده اي نو ظهور در ترد مردم تحصيلكرده ايراني بود و در آن امكانات بياني و تبليغي همچون هنري مستقل در ميان محافل فرهيخته جا افتاد.

اگر چه اين استقلال، حتي در زمان، شكل بيروني و حتمي نگرفته ،اما حداقل مي توان گفت كه تئاتر امروز ايران ،همچون بسياري از ظاهر فرهنگي غرب تا حدي جو مي شده است چنان كه مسئولان فرهنگي كشور،به صورتي آن را پذيرفته اند تا مشروط به آن كه از اهداف و انگيزه ها و عرصه و عملكرد و نقساني و غير اسلامي غرب فاصله بگيرد، همچون نهادي ايراني و اسلامي، در سمت و سوي فرهنگي سنتي قرار داده شود اما تئاتر امروز ايران اصول و مباني و زیبایی شناسی و شيوه هاي عرضه و اجرا خود را از طريق ترجمه ،اقتباس و روشهاي آموزشي غرب بدست آورده است.

هنگام سخن گفتن بايد در نظر داشت كه تنها ترجمه يك متن مورد نظر نيست. ترجمه در واقع در تمامي مظاهر تمدن امروز ايران مد خليت دارد. از شيوه هاي رفتار و آداب زندگي و پوشيدن لباس و استفاده از خير و و صندلي و ماشين و آسانسور تلفن و غيره، تا شيوه هاي انديشه و اهداف اجتماعي و فلسفي و جهان بيني هاي غرب همه و همه به نوعي ترجمه محسوب مي شوند.

براي رعايت ايجاز مسير تحول شدن تئاتر را فهرست وار درج مي كنيم:

سفرهاي هيتهاي سياسي ايراني و عربي،و نيز اعزام محصلين ايراني به خارج كه در غرب با هنر نمايش آشنا مي شدند و اطلاعاتي را به صورت سوغات به ايران مي آوردند از عوامل عمده ورود تئاتر به ايران شد. از طرفي سفرا و تجار غربي نيز در دوران اقامت خود در ايران، براي سرگرمي و گفتن نمايش هايي را بر پا مي كردند و در باريان و صاحب منصبان را دعوت مي كردند. اين رفت و آمدها و مراودات بتدريج به شكل گرفتن واژگان و فرهنگ نمايش در ايران كمك رساندند تابعه كاملتر و بومي تر شوند.

دارالفنون مهمترين پايگاهي بود كه در باب ترجمه در ايران به صورت آكادميك گشود. اگر چه در دالفنون بيشتر ترجمه آثار علمي مورد توجه بوده، اما به هر حال در اينجا بود كه هنر ترجمه همچون يك وسيله پر اهميت آموزشي تلقي شد. از اينجا بود كه مترجمان در زمره ي اهل علم و فرزانگان بشمار رفتند و در جامعه ي فرهنگي و حتي در دربارهايشان نشان و منزلتي يافتند.

يكي ديگر از مراحل تئاتر در ايران نتايجي بود كه سفرهاي ناصر الدين شاه به غرب، روسيه پديد آورد. ناصر الدين شاه در كنار ديدارهاي رسمي خود از مظاهر علمي و حتي و مدني در شهرهاي اروپايي به ديدار نمايشها و سرگرميهاي آنها علاقه نشان مي داد كه شرح آن در سفرنامه هاي خود نوشته است. وي در نوشته هاي خود از واژه هايي چون اكت Act، سن، لژوكوكمه دلي، باله،اپرا، تماشاخانه و بسياري از اصطلاحات نمايشي استفاده كرده و چنان است كه گويي اين واژه ها در زمان اوالاقل براي مخاطبان او قابل فهم بوده اند.

ديدارهاي مكرر ناصر الدين شاه از تئاتر هاي غربي موجب شد كه به تقليد از سبك معماري آبرت هاي لندن ،در سال 1290قمري (تكيه دولت) را بنا كند، تاگراوهم متقابلاً با نمايش هاي ايراي از مهمانهاي خارجي پذيرايي كند، يا لااقل با كشورهاي غربي به رقابت بپردازند. تكيه دولت كه به منظور اجراي نمايشهايي به شيوه غربي شاخته شده بود، به علت مخالفت مردم و روحانيون آن دوره به محل اجراي تفريه خواني و تكيه هاي مذهبي تبديل شد.

انقلاب مشروطيت و تبعات آن را با بر مهمترين انگيزه هاي تحول تئاتر در ايران به شمار آورد كه هم خود نهضت و هم شيوه هاي بروز آن تحت تاثير غرب بوده است. به نظر مي رشد كه در جريان مشروطيت لااقل قشر تحصيلكرده به اهميت تئاتر پي برده يودند و با تاسيس گروهها ،انجمن ها كوشيدند كه تئاتر را به جامعه ي بيدار شده ايراني معرفي كنند و اگر در اين جريان ادامه پيدا مي كرد تئاتر امروز وضع ديگري پيدا كرده بود.

تاسيس انجمنها و شركتها يكي ديگر از عوامل پيشبرد تئاتر بوده اند. انجمن اخوت كه در سال 1317قمري تاسيس شد و از اولين گروهايي بود كه دست به فعاليتهايي نظير كنسرت و نمايش زده است. پس از انجمن اخوت تاسيس (شركت فرهنگ)را مي توان نام برد.

در سال 1329قمري نخستين مكان مستقل نمايش در ايران به نام «تئاتر ملي» داير شد. تا پيش از تاسيس «تئاتر ملي» انجمنها و مراكز مختلف تحت عناوين گوناگون از تئاتر براي پيشبرد هدفهاي سياسي و تبليغاتي خود استفاده مي كردند ،اما «تئاتر ملي» كه رياست آن را عبدالكريم خان محقق الدوله به عهده داشت امكانات و بودجه ي خود را از محل خيريه آموزش و پرورش تامين مي كرد مستقلاً در اختيار نمايش و اجراي تئاتر قرار داد. فعاليت هاي چند ساله «تئاتر ملي»موجب شد كه تئاتر همچون هنري مستقل كه حتي قادر است از نظر مالي خود را تامين كند از طرف مقامات رسمي و مردم  شناخته شود و شوق و شوري در ميان مردم نسبت به تئاتر بر انگيخته شود. حتي دره اي از دانش جويان كه براي تحصيل به خارج رفته بودند در رشته تئاتر تحصيل كردند و با دستهاي پر علمي و هنري به ايران بازگشتند و بناي تئاتر نوين ايران را طرح ريزي كردند.

بايد دانست كه در جريان مشروطيت مردم ايران به حقوقي واقف شدند كه پيش از آن از وجود آن آگاه نبودن.در كشور ما حزبهاي مختلف ، هر چند به شيوه ي سنتي وجود داشت ،اما تئاتر وجود نداشت ،لذا به گمان عده اي از منور الفكرها ،تاسيس تئاتر ،گذشته از ارزشهايي كه بر قفس نمايش مرتبت بود،نمادي از ترقي و رشد فكري تلقي مي شود.

شرايط تئاتر ايران در سالها (1337-1320) در ادامه مطلب