سلاح بی گلوله

تازه ها

سلاح بی گلوله

نظرات ()

من به احترامی آمدم که گاهی گذرش را حماقت و گاهی هم افتخار می دانم...

احترامی خیالی و رویایی در خیال.

 

سلاحی در تئاتر که گلوله ندارد دیگر....

 

" امروز در اوج مشغله و گرفتاری کاری نمی دانم که چه شد، نا خداگاه با خود زمرمه کردم که ای کاش قبل از

بوسه زدن بر خاک ،پیک آخر هارولد پیتر و روایتی از داستان کوتاهی که نامش را به خاطر ندارم بتوانم روی

صحنه ببرم"

پی نوشت: کوروش عزیز،در اولین فرصت و آخرین گام با تو تماس خواهم گرفت.