یادداشتی به بهانه زاد روز آقای اصغر وطنخواه پیشکسوت نمایش کاشان تویی که دیده نیالوده ای به بد دیدن"

تازه ها

یادداشتی به بهانه زاد روز آقای اصغر وطنخواه پیشکسوت نمایش کاشان تویی که دیده نیالوده ای به بد دیدن"

نظرات ()

فردی می گفت:" تاريخ، سازنده ی نهايي است و حضور هركس در هرجا، نتيجه يك ناگزيري تاريخي است. فکر کرده ام به فلان شخصيت هنري يا علمي (هركسي) بها دادن بسيار امري ناموجه است چراكه اگر او نبود، تاريخ حتما كس ديگري را با همان وظايف تاريخي خلق مي‌كرد". در آن لحظه جوابی نداشتم و بعدها بر اثر خواندن‌ها و دیدین تجربيات ديگران دانستم شايد اين اتفاق در حوزه علمي امري غيرممكن نباشد اما در حوزه هنر، شوخي كودكانه‌اي بيش نيست. يعني اينكه سپهری ، سپهری است و کماالملک ،کمال الملک ، و هيچ شخص ديگري جاي يك شخصيت هنري را پر نمي‌كند، بحث ارزش و كيفيت كار نيست، بحث منحصربه‌فرد بودن است.

در تآتر هم همینطور است با این تفاوت که برای این استعداد ها باید سقفی باشد تا زیست کنند ، بیاموزند ، رشد کنند تا بتوانند نمایش دهند و یکی از بزرگترین مشکلات این روزهای اهالی تآتر سرزمین مان همین است ،حکایت تعداد سالن و تلاشگران تاتر حکایت(( دست ما کوتاه خرما بر نخیل)) است در این میان بزرگوارانی هستند که پیگیرانه وارد گود می شوند تا سقفی برای این اهالی برپا کنند و باید بر دستانشان بوسه و اگر در شهرستان باشند که باید تمام قامت در برابرشان سر تعظیم فرود آورد و نام "اصغر وطنخواه" در این جرگه درخشان است.

در کاشان دهه ی هفتاد با همراهنش تلاش هایی در برپایی کارگاه تآتر رها در شهرستان انجام داد و پایگاهی شد برای آموزش و پژوهش و اجرای تآترشد. شوربختانه محل عاریتی و صاحبخانه ای که ملکش را خواست و همه چیز جمع شد و کوهی از خاطرات ماند و دیگر هیچ – مسئولینی بودند که قول دادند به زودی تآتر کاشان صاحب سقف و خانه می شود و چشم به راهی که انگار پایان ندارد- در دهه ی هشتاد تعدادی دوستداران فرهنگ و هنر ایرانی به همت مهربان تلاشگر حوزه ی صنعت دارای خانه شدند – خانه تاریخی احسان – و باز اصغر خان وطنخواه بود که از هیچ کمکی دریغ نکرد تا کارگاه تآتر کاج در یکی از سرداب های خانه پاگرفت و نمایش هایی در آن اجرا می شد – هرچند همه ی اهالی تآتر کاشان آنجا را نپذیرفتند و برای توسعه اش پا پیش نگذاشتند- و اکنون بازهم شوربختانه کارگاه تآتر کاج خاک می خورد و ....

اما اصغر آقای وطنخواه – برای من عمواصغر - در جشن تولد 55 سالگی تان در فضای دوستداشتنی خانه تاریخی احسان از صمیم قلب گفتیم " عمو اصغرجان می دانیم شما دیده نیالوده ای به بد دیدن و بازنشسته ی کار دولتی شده اید اما برای ما همیشه بودنش مورد نیازید و عزیز دل مایید " و اما بی سقفی مانعی شد تا در اجرای نمایشی بودنتان را حس کنیم و دلمان به گهگاه دیدنتان خوش بود و بس.

 اکنون در 59 سلگی یتان می گویم : همچون 14 آذر ماه بر خود می بالم و شادیم از زاد روز عمو اصغر و به اندازه ی دریای پرمهر و مهربانت آروز می کنیم جشن تولد 60 سالگس اتان را در خانه ی خود اهالی تآتر بگیرم  و اجرای بر روی صحنه باشد دلگرمی گروه اجرایی همچون همیشه عمو اصغر باشد

امید این شود . خوب باشی الهی همیشه  شاد یاشید همیشه

دوستدار همیشگی شما

مهدی صفاری نژاد