تحلیل فیلم چهارشنبه نوزده اردیبهشت

تازه ها

تحلیل فیلم چهارشنبه نوزده اردیبهشت

نظرات ()

نویسنده: لیلا خرقانی

تاریخ: 8/9/1394

ناعدالتی همچون دیوی ترسناک سهم من را بلعید

چه راست گفت (تولستوی): خوشبخت ها همه یک جورند ، بدبخت ها متفاوتند. پول الزاما خوشبختی نمی آورد ، ولی بی پولی حتما بدبختی می آورد. فیلم چهارشنبه نوزده اردیبهشت حکایت دردهایی است که شنیدن و دیدن آنها طاقت می خواهد. شخصیت های پر رنگ در سطح جامعه که دارویشان پول است. فیلم چهارشنبه نوزده اردیبهشت

شخصیت ها نداشته هایشان را آرزو می کنند ، سهم را که نباید آرزو کرد. این روزها ترافیک مشکلات سبب شده حتی تعریف مان از خوشبختی عوض شود ، به نوعی از ارزش آن کاسته شود. خوشبختی موضوع دارد یعنی آرامش خیال و آرامش خیال یعنی همه چیز. اما چگونه می توان واژه بدبختی را در یک خط توصیف کرد. متاسفانه آن قدر تنوع بسیار است که نمی توان همه آنها را در یک پلان دید. درد را باید در زنگ انشاء جست؛ آن هم در مدرسه دردمندان. انسان زاده نشده که مردن و مرگ را تجربه کند. زندگی ارزشی ندارد ولی هیچ چیز هم به ارزش زندگی نیست. آگهی جلال آشتیانی حکم موضوع انشایی را دارد که مراجعه کنندگان با پر کردن فرم هایشان ، انشاء زندگی خود را می نویسند. موضوع آن باور نکردنی و جذاب است. شخصی بنام جلال آشتیانی به مبلغ سی میلیون تومان قصد کمک به یک نیازمند را دارد. نوشتن آن ، نیاز به فکر و کمک از دیگران نمی خواهد ، فرصت برای گفتن می خواهد تا سرازیر شود. تنوع در انشاءها کار را برای معلم سخت کرده ، چه کسی بهتر نوشته ، هیچ کس تقلب نکرده ، موضوع ها تکراری نیست. رقابت دردناک... معلم قدرت انتخاب ندارد ، با پیشنهاد و تلنگر دوستش خسرو کار به قرعه می افتد. معلم قصد می کند سهم منتخب را با عشق قدیمی اش تقسیم کند. منتظر می ماند ، خبری نمی شود و سرانجام زنگ انشاء زودتر از زنگ تلفن به صدا در می آید. معلم نمره می دهد سی میلیون تومان و همه آن کامل متعلق به ستاره شاگرد منتخب مدرسه است.