غافلگیری در وقت اضافه

تازه ها

غافلگیری در وقت اضافه

نظرات ()

مشغول نگارش مطلب برای ستون "برش های کوتاه" بودم که پرسپولیس یک بر صفر از استقلال عقب افتاد. دربی هشتاد و یکم در غیاب هادی نوروزی با گل همراه شد تا بازی صفر - صفر به پایان نرسد. حواسم شش دانگ پی مطلب نبود. شش دانگ گوشم با نیم نگاهی به تلویزیون باعث شد که نتوانم حق مطلب را ادا کنم. پنج دقیقه مانده بود به پایان بازی که ذهن و حواس و خاطره و حافظه ام رفت سمت بازی هایی که دقایق پایانی شان درست مثل یک فیلم سینمایی پایان بندی غافلگیرانه ای دارد.

یادم افتاد که نزدیک به هفده سال پیش استرالیا در هشت دقیقه وقت اضافه هر چه زد به در بسته زد و ما به قول بهرام شفیع "دل تو دلمان" نبود. آیا ماجرا بار دیگر تکرار خواهد شد؟

یادم افتاد بایرن مونیخ یک دقیقه تا قهرمانی باشگاه های اروپا فاصله داشت که منچستر در عرض کمتر از دو دقیقه همه چیز را عوض کرد. آیا ماجرا بار دیگر تکرار خواهد شد؟

یادم افتاد ایتالیا در دقیقه 119 آلمان را در خاکش از رسیدن به فینال جام جهانی 2006 محروم کرد. آیا ماجرا بار دیگر تکرار خواهد شد؟

یادم افتاد سال 87 و در آخرین بازی لیگ برتر، پرسپولیس در وزشگاه آزادی با توجه به جدول لیگ، برابر سپاهان باید پیروز می شد تا قهرمان شود. همه چیز از یک ضربه کاشته آغاز شد. درست مثل یک زمینه چینی ماهرانه برای یک پایان بندی معرکه در یک فیلم سینمایی. درست مثل دقایق نفس گیر پایانی "کازابلانکا" یا پایان بندی Game جایی که هیچ امیدی به زنده ماندن نیکلاس وارن اورتون نیست، دیوید فینیچر آخرین برگ برنده اش را رو می کند ...

نیکبخت، کاظمی را گرفت تا نگذارد داور را متوجه کند که بچه ها توپ را یک متر جلوتر کاشته اند. همین یک متر کافی بود. شاید اگر توپ سرجایش کاشته می شد وضع فرق می کرد.

آقایی توپ را زد، به دیوار دفاعی خورد و برگشت، نمی دانم کی بود که شوت محکمی زد، ضربه توی چارچوب نبود اما کریم نگذاشت که توپ به اوت برود. یک سانتر کوچولو، پرواز سپهر حیدری و توپ با یک چرخش زیبا به آرامی در سه کنج پایین آمد و یک استادیوم به آتش کشیده شد.

چهل ثانیه به پایان مانده بود. ورق برگشت. پرسپولیس قهرمان شد. باید می شد.

یادم افتاد بهمن سال 90 در حالیکه فزیدون زندی گل دوم را به پرسپولیس زد از سالن همایش های برج میلاد بیرون آمدم و تماشای ادامه بازی دیگر برایم جذابیت نداشت. باخت پرسپولیس را پذیرفته بودم. آن سال در سی امین جشنواره فیلم فجر، دربی 74 را بر پرده سالن اصلی پخش کردند که با استقبال بی سابقه اصحاب رسانه و هنرمندان روبرو شد.

ده دقیقه مانده بود به پایان بازی، با اینکه می دانستم پرسپولیس همچنان دو بر صفر عقب است، به سالن نمایش برگشتم تا ادامه بازی را ببینم. همین لحظه بود که پرسپولیسِ ده نفره با سه گل ایمون زاید، استقلال را سه بر دو شکست داد و یک بازی خاطره انگیز رقم خورد. چهره رضا یزدانی خواننده طرفدار دو آتیشه استقلال، بشدت برافروخته بود. او به سرعت از سالن خارج و در افق محو شد.

دقایق تلف شده بازی هم به پایان رسیده بود که مطلب را برای روزنامه ایمیل کردم. محسن ترکی به دلیل وقت تلف کردن مهدی رحمتی، دو دقیقه دیگر هم به وقت های تلف شده اضافه کرده بود که در شلوغی جلوی دروازه استقلال، پرسپولیس در کمال ناباوری به گل مساوی رسید تا در این بازی هم بازنده نباشد.

تماس گرفتم با دفتر روزنامه و گفتم مطلبی را که ایمیل کرده بودم، کار نکنند. غافلگیری بازی امروز، بهانه بسیار خوبی بود برای نوشتن یک مطلب جدید برای ثبت در تاریخ دربی های پایتخت و یادآوری این نکته که: یک قرمزِ دو آتیشه، همیشه تا پایان بازی، امید را از دست نمی دهد.