تقابل سنت و مدرنیته

تازه ها

تقابل سنت و مدرنیته

نظرات ()

#طنز

محسن پرستاری

دو واژه «بقالی» و «سوپرمارکت» محصول تقابل اندیشه های سنت گرا و مدرنیته است. جایی که بقالی ها لوای سنتگرایان و سوپرمارکتی ها پرچم مدرنیته را برافراشته اند.
بقالی ها معتقدن که تو مغازه سیم، پیچ، واشر، لاستیک، مهره و ... می تونه برای فروش به مشتریان ارائه و در نهایت هیچ تعجبی هم نباید کرد که یهویی از مغازه گاو و گوسفند هم پیدا بشه. اما سوپرمارکتی ها درست نقطه مقابل بقالی هاست. تخصص گرایی شرط اول شغل شون محسوب میشه. داشتن مهارت و آشنایی با خوراک، هله و هوله، تنقلات و ... شناخت بِرند و مارک های محصولات و نهایتا اطلاعات کافی و وافر از بازار رقابتی و راههای شکست بازارهای انحصاری.
در بقالی ها مشتری آنچنان حقی برای انتخاب محصول نداره اما در سوپرمارکت ها مشتری می تونه تصمیم بگیره و کیفت و کمیت محصول رو برنداز کنه.
همه اینها به کنار اما نکته جالبی که این دو شغل را در نگاه اول متمایز میکنه؛ نحوه پوشش فروشنده هاست. بقالی ها حوصله رسیدن به شکل و شمایلشون را ندارن. خسته اند خسته. ولی سوپرمارکتی ها همیشه سعی می کنن شیک بپوشن و عطر و ادکلون بزنن و البته یه دستی هم به صورت و ابرو و کمان و مژه هم بکشن؛ تا نکنه مشتری از قیافه شون خوششون نیاد و به همین سادگی بازار فروش رو از دست بِدن.
از این بابت من کمی به بقالی ها حق میدم. چرا که دیگه سن و سالی ازشون گذشته و یه پاشون لب گوره. حالا تو این سن و سال برا خاطر یه ذره فروش بیشتر بیان و ابروهاشون رو بردارن. نمیشه که. مردم بهشون چی میگن. مصداق بارزش همین آقا طاروردی خودمون که بقال نمونه محله مونه و بیش از سی سال سابقه و تجربه داره تو این کار. فرض کنیم طاوردی بیاد به خودش برسه اونوقت جواب مردم به کنار جواب زنش رو چی بده؟ زنش نمیگه که تو این سن و سال نکنه دوباره عاشق شدی؟
نکته پایانی و تفاوت خیلی مهم بقالی ها و سوپرمارکتی ها در اینه که اگه بخوای یه چیزی از بقالی بخری، همین که پات رو از در مغازه بیرون بذاری و از خریدت پشیمون بشی دیگه جایی برا برگشت نداری. چرا که در حالت برگشتن به مغازه مطمئنا َبا تابلوی «اجناس فروخته شده پس گرفته نمی شود» رو برو خواهی شد. اگه بخوای یه چیزی هم بگی ممکنه مشاجره لفظی و درگیری و ... یه جورایی میشه گفت که اکثر بقالی ها دیکتاتور مابانه اند. درست برعکس سوپرمارکتی ها.