زبون فقر

تازه ها

زبون فقر

نظرات ()

محسن پرستاری
هیچ وقت نتونستم تو لغت نامه خودم یه تعریف جامع و کلی درباره کلمه «تصویر نایاب» پیدا کنم که منظور از کلمه تصویر نایاب چیه؟ به کدوم از تصاویرها چنین واژه ای اطلاق میشه؟
هر کدوم از ما یه تعریفی از این واژه داریم. بعضی ها معتقدند که عکس نایاب یعنی سرک کشیدن به زندگی شخصی فلان بازیگر، چهره معروف، مشهور و سرشناس... و در کل کِش رفتن اون عکسها که بلاخره یه زمانی رسانه ای میشن.
اما عده ای هم بر این باورند که عکاس ها و تصویربردارها از چند هزار فریم یه صحنه ای رو خلق می کنن که خودشون هم تو کَفِشون می مونن. به صحنه خلق شده اصطلاحا تصویر نایاب میگن.
دسته سوم نظرشون اینه که «تصویر نایاب» مجموعه تصاویرهایی است که نه فیلمش دست ماست و نه تصویرش. بلکه این تصاویرها در بخشی به نام مغز انسان ثبت و ضبط میشه. اگه بخواهیم این تصاویر رو به کسی نشون بدیم فوقش میتونیم با یکی دو جمله اَلکَن و ناقص اونو تعریف کنیم. چرا که هیچ وقت نمی تونیم حق چنین تصاویرها رو که بر مغزمون حک شده، ادا کنیم.
پرونده تعاریف مون البته که اینجا بسته نمیشه. معلومه که اینا تعاریف رایجی هستن که در جامعه بیشتر کاربرد داره والا اگه بخواییم به تک تک تعریف ها وقت بذاریم که از هدف و مقصود منحرف میشیم.
حالا اگه قرار باشه بهم بگن که نظرت به کدوم یک از تعاریف ها نزدیکتره بی شک آخرین تعریف رایج جامعه رو به بقیه تعریف ها ترجیح میدم.


***
دیروز درست همین اتفاق برام افتاد. یه عکس نایاب دیگه ای حک شد رو مغزم. با اینکه خوب میدونم حتی اگه بخوام هم نمیتونم اون تصویر رو براتون تعریف کنم تا حقش رو ادا کرده باشم.
یه مرد بی زبان که تمام دارایی اش یه ارابه، ضبط و بلندگو بود داشت از خدا طلب روزی حلال رو میکرد تا اگه شده شب یه چِندِر غازی به خونه ببره. تو این مملکتی که ماشاا... هر یکی دو ماه یه آمار اختلاسی رو میشه و از طرفی رقم اختلاسها دیگه داره به سقف آسمون میچسبه؛ قراره مردی که دنیاش پر است از تصاویر بی صدا، صدای یه نفر دیگه ای رو ضبط کنه که خریداران اجناسش بفهمن که مبغلش چنده؟ اجناسش هم که چیزی نبود جز نمک. اگه رو هم تموم نَمَکاش رو میخریدی سرهم ۲۰ هزار تومن هم نمی ارزید.
این روزا دنیا چه بی نمک شده... «فقر زبون دیگه ای داره که ما نمی فهمیم.»