گاه ششم

تازه ها

گاه ششم

نظرات ()

نمایشگاه با عنوان "گاه ششم"  از افشین باقری در گالری سیحون برگزار شد.
از کوچه ی سرازیری که به سمت گالری با دیوارهای سیاه می روی، انتظار دیدن چنین نقاشی هایی نداری. شاید با سابقه ی آنجه دیدی می سنجی. اما این بار نقاشی ها به اندازه ی دیوارهای نمایشگاه هستند و بلکه می خواهند از دیوارها بیرون بزنند.

از سنگینی تابلوها که بگذریم برای این گالری کوچک، اما دلپذیری این رنگ های ملایم - و شاید حتی غیبت رنگ- و تاش های خاکستری با آن تصاویر فیگوراتیو از خلقت، فضای دلچسبی در گالری فراهم کرده که سخت می توانی دل بکنی و از آن بیرون بیایی.

فیگورهای پیچ در پیچ، که از راز خلقت می گفت به زبان شاید اوستایی، فضایی سوررئال و سمبولیک ساخته بود که به ذهن اجازه می داد در آن بچرخد و حظ ببرد. تیک های قرمز روی کارها نشان از پسند مخاطبان می داد که شاید چیره دستی نقاش را همراه با مضمون هایی ایرانی پسندیده اند.

هنگامی که مشغول تماشا بودم موزیکی در پس زمینه شنیده می شد که بر وهم حاکم بر تابلوها می افزود. نمی دانم که روز افتتاحیه نیز چنین حالی آنجا بوده یا خیر.  کمتر شده بود ببینم نقاشی هایی با این جزئیات و دقت و بدون عرض اندام های رنگ در آن که بتواند چنین حکایت زیبایی را به نمایش بگذارد. حالت های اکسپرسیونیستی فیگورها اگر چه از نقاشی های قدیمی تر وام گرفته شده بود اما در تمامیت و انسجام نقاشی، جای خود نشسته بود و حتی کمی به روایت های گل و مرغی نزدیک شده بود.

البته فضای غربی بر نقاشی ها حاکم بود که این نیز حاصل ان است که روایت ها را در اروپای کلاسیک یا حتی قبل تر به این شیوه دیده ایم. حتی کم بودن رنگ ها نیز شباهت به آنها را بیشتر می کرد. اما رها بودن نقش ها در متن و پیچیدگی اندام ها حال جدیدی به ترکیب بندی داده بود که همانطور که قبلا گفتم کمی به گل مرغی نزدیک شده بود نحوه ی چیدمان.

پ.ن: می خواستم زودتر بنویسم و از دوستان بخواهم بروند برای دیدن نقاشی ها اما فرصت نشد. اگر دوباره نمایشگاهی از این نقاش برگزار شد حتما به دیدنش بروید.