خاطره ای از شجریان از زبان خود ایشان

تازه ها

خاطره ای از شجریان از زبان خود ایشان

نظرات ()

به نقل از خود استاد یک روز استاد علی اصغربهاری

به شجریان زنگ میزنه و میگه که قراره امشب خونه آقای برومندجمع بشن

اگه وقت داری میتونی امشب بیای من هم از خدا خواسته گفتم با کمال میل و بعد از خداحافظی کردن رفتم 

که برای امشب حاضر بشم و به هرحال آماده شدم و آقای بهاری اومد دنبال مو با هم رفتیم اونجا که رسیدیم

جمعی از هنرمندان خونه استاد برومند بودند و ما هم رفتیم نشستیم به هر حال از هر دری سخنی گفتیم تا

سخن به آواز و بحث موسیقی رسید استاد برومند به آقای بهاری گفتند یه چیزی بزن تا آقای شجریان یه چیزی برامون بخونه منم گفتم استاد اصلا بحثشو نکن چون این جور جسارتی در محضر شما نمیکنم استاد برومند گفت تک و تعارف ها رو کنار بزار منم گفتم چشم تا آقای بهاری سازشو کوک کرد موندم که چه بخونم آقای برومند خوشش بییاید اخه ایشون هرآوازی و نمی پسنده چندتا شعر و در ذهنم گذراندم  و بالاخره یه شعر و انتخاب کردم و خوندم که به خیال خودم بد خوندم بعد ازاین که تموم شد حاضران اون جمع یه کف زدند و لحظاتی به سکوت گذشت و آقای بهاری گفت ماشالله صدای آقای شجریان رساست استادبرومند گفت اره ولی نمیدونم که چرا این خوانندگان امروز آواز رو این قد گشاد گشاد میخونن فکر میکنن که این جور بخونن میشه آواز خوند به هر حال جمع دوباره شروع به صحبت کردن،کردند توی شلوغی استاد برومند یواشکی در گوشم بهم گفت میخوای بیای پیش خودم آواز کار کنی تادر میان خوانندگان معروف گل سر سبد بشی منم از خدا خواسته گفتم اره.

اینم یکی از درس گرفتن شجریان در محضر استاد برومنده که براتون گذاشتم در دو قسمت اگه دوس داشتین دانلودش کنید.

دانلود قسمت اول

 

دانلود قسمت دوم