leonard cohen / going home / لئونارد کوئن / بازگشت به خانه

تازه ها

leonard cohen / going home / لئونارد کوئن / بازگشت به خانه

نظرات ()

I love to speak with Leonard

عاشق این هستم که با لئونارد صحبت کنم

He is a sportman and a shepherd

او یک ورزشکار و یک چوپان است

he's a lazy basterd living in a suit 

او یک حرامزاده احمق است که در کت و شلوارش زندگی می‌کند

 

But he does say what i tell him

اما او آنچه را می‌گوید که من به او می‌گویم

eventhough it isn't welcome

حتی اگر آنچیز خوشایند نباشد


But he doesn't have the freedom to refuse

اما او هیچگونه آزادی عملی ندارد تا از انجام این کاراها امتناع ورزد

He will speak these words of wisdom

او آنچنان حکیمانه صحیت خواهد کرد

like a sage, a man of vision

که گویی یک فردی داناست، گویی مردی  رویایی  است

Though he knows he's really nothing

در حالیکه خوب می‌داند که هیچ است

But the brief elaboration of a tube

و چیزی نیست جز پیچ و خمهای ناچیز یک شلنگ

Going home

به خانه باز می‌گردم

Without my sorrow

بدون غم درونم

Going home

به خانه بازمی‌گردم

sometimes tomorrow

حوالی فردا صبح

Going home

به خانه باز می‌گردم

To where it's better than before

به جایی که حال از گذشته‌اش بهتر است

 

Going home

به خانه باز می‌گردم

Without my burden

بی آنکه کوله‌باری به همراه داشته باشم

Going home

به خانه باز می‌گردم

Behind the curtain

و از پس پرده خواهم رفت

Going home

به خانه باز خواهم گشت

Without the costume thatm I wore

بدون آن لباسهایی که بر تن داشتم

 

He wants to write a love song

او می‌خواهد یک شعر عاشقانه بسراید

An anthem of forgiving

یک سرود حماسی از بخشش

A manual for living with defeat

یک راهنمای ادامه‌ی زندگی با شکست

 

A cry above the suffering

یک فریاد از سر زجر

A sacrifice recovering

یک قربانی نجات یافته


But that isn't what i need him to complete

اما این دلیل آن نیست که به او نیاز داشته باشم تا کامل گردم

 

I want to make him certain

میخواهم او را قوی سازم

That he doesn’t have a burden

که دیگر هیچ کوله باری بر دوشش نداشته باشد

That he doesn’t need a vision

که دیگر نیازی به رویا پردازی نداشته باشد

That he only has permission

به او اثبات کنم که این اجازه را دارد

To do my instant bidding

تا درخواستهای فوری من را اجابت کند

Which is to say what I have told him
To repeat

و درخواست من چیزی نخواهد بود جز تکرار کردن تمام آنچیزهایی که به او گفته بودم