با امين‌الله رشيدي ، آهنگساز و خواننده پيشكسوت

تازه ها

با امين‌الله رشيدي ، آهنگساز و خواننده پيشكسوت

نظرات ()

شماره خبر: 100851076613

با امين‌الله رشيدي ، آهنگساز و خواننده پيشكسوت

موسيقي ايراني، آهنگ‌هاي جديد مي‌خواهد

جام ج آنلاين: از سال 1319 با راه‌اندازي فرستنده راديو در تهران، پيچ جعبه جادويي صدا كه در هر خانه‌اي چرخانده مي‌شد آواز بنان، حبيب‌الله بديعي، اديب خوانساري و ديگر بزرگان موسيقي ايراني، گوش هر شنونده‌اي را نوازش مي‌داد. آن روزها هنوز خبري از موسيقي وارداتي نبود و آوا‌هاي ناب ايراني با نغمه‌هاي دلنشين آهنگسازان و نوازندگان بنام آن زمان به مردم ارائه مي‌شد.

بعدها با پيشرفت اين به اصطلاح جعبه سخنگو، هنرمندان و مسوولان موسيقي راديو كه خود از بزرگان اين رشته بودند، دست به تاسيس اركسترهايي زدند تا در راستاي اشاعه موسيقي سنتي ايران گام بردارند.

از سال 1327 به بعد در كنار صداي بنان، ايرج و... صداي هنرمند ديگري سوار بر اموج راديو به گوش‌ها مي‌رسيد كه امروز هم همچنان ششدانگ صدايش را حفظ كرده است. او كه تنها بازمانده خوانندگان دهه 30 و 40 راديو و برنامه گل‌هاست، توسط موسي خان معروفي به راديو معرفي و از همان زمان به عنوان خواننده رسمي راديو مشغول فعاليت شد.

امين‌الله رشيدي از آن زمان تاكنون آثاري به يادماندني خوانده و آهنگسازي كرده كه همچنان در حافظه نسل گذشته و امروزجاي دارد.

شما جز اولين خوانندگاني هستيد كه وارد برنامه موسيقي راديو شديد. از آن روزها بگوييد.

سرنوشت من با راديو گره خورده، چراكه روز تولد راديو 4 ارديبهشت 1319 و روز تولد بنده نيز 4 ارديبهشت چند سال قبل تر از آن است. بعدها اين تقارن را سرنوشتي دانستم كه برايم رقم خورده است. من 7 سال بعد از تاسيس راديو با معرفي موسيقي خان معروفي كه يكي از استادان من بود، به راديو راه يافتم. در آن زمان تعداد خوانندگان راديو بسيار كم و برنامه‌هاي موسيقي هم محدود بود. راديو هم بودجه‌اي نداشت و ما تا يكي دو سال رايگان كار مي‌كرديم. بعدها من براي هر جلسه خوانندگي 14 تومان و آقاي بنان 25 تومان حقوق مي‌گرفتيم.

اواخر دهه 20 خورشيدي، آهنگ‌هايي از راديو پخش مي‌شد كه اگرچه ريشه در سنت‌هاي موسيقي ايران داشت، اما تحولي نو به شمار مي‌آمد. اين نوآوري در دهه‌هاي بعدي جلوه‌هاي ديگري يافت. شما اين تطور را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

من از همان ابتدا كه آهنگ‌ها و پيش در آمدهاي موسيقي سنتي را مي‌شنيدم، با خود مي‌گفتم بايد تجددي در اين موسيقي رخ دهد كه همين طور هم شد. با اين كه از همان دهه 20، موسيقي ايران سير تحولي‌اش را آغاز كرده بود و خوانندگان جديد نيز به اين رسانه آمده بودند، اما من هميشه به قطعيت گفته‌ام كه دهه 30 و 40 خورشيدي اوج شكوفايي موسيقي و ادبيات ايران بود و آهنگسازان ما در اين 2 دهه شاهكارهايشان را خلق كردند. اما از سال 1350 به بعد كه آهنگ‌هاي پاپ آمدند، موسيقي ما رنگ ديگري به خود گرفت و سير نزولي موسيقي در راديو از همان جا آغاز شد.

شرايط امروز موسيقي ايران را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

هم‌اكنون مردم، هنرمندان و حتي مسوولان فرهنگي اعتراف مي‌كنند خلاقيت در عرصه موسيقي مرده است. يعني ما در يك بحران آهنگسازي زندگي مي‌كنيم و از نداشتن آهنگ‌هاي خوب رنج مي‌بريم. من تنها خواننده دهه 30 و 40 هستم كه هنوز هم دستم پر از آهنگ است و نزديك به 40 قطعه كار در زمينه موسيقي سنتي و مدرن براي ارائه دارم. وقتي هم به مسوولان مراجعه و داشته‌هاي خود را عرضه مي‌كنم، متاسفانه با بي‌اعتنايي روبه‌رو مي‌شوم كه نمي‌توانم دليل آن را بفهمم.

همين عامل باعث شده فعاليت شما طي سال‌هاي گذشته كم شود؟

كار من آهنگسازي است، اما چقدر بسازم و اجرا نشود. امروزه هيچ حمايتي وجود ندارد و من هم دست به كار نمي‌شوم. من بارها از مسوولان خواسته‌ام يك اركستر در اختيار من قرار دهند تا بتوانم آثارم را با حضور نوازندگان و خوانندگان جوان اجرا كنم، اما متاسفانه نداي مثبتي از آنها نشنيده‌ام.

چرا خودتان گروهي را تشكيل نمي‌دهيد تا به صورت خصوصي فعاليت داشته باشيد و به عنوان يكي از هنرمندان قديمي جوان‌ترها را تحت حمايت خود قرار دهيد؟

من مي‌توانم جوانان نوازنده را كنار هم جمع كنم و با آنها قطعاتم را اجرا نمايم، اما اين كارهزينه بالايي مي‌خواهد كه از عهده من خارج است. چنين كارهايي نيازمند حامي مالي و بودجه لازم است.

يكي از مواردي كه طي سال‌هاي اخير در كنار مشكلاتي چون عدم حمايت از موسيقي و روند مجوز گرفتن براي كار وجود دارد، كناره‌گيري هنرمندان از عرصه موسيقي است.

همين طور است و من از شرايط فعلي گريه‌ام مي‌گيرد. در حالي كه من كارهاي زيادي را آماده دارم و در دوراني كه آهنگسازي افول كرده و خلاقيت در اين عرصه مرده است، متاسفانه توجهي به ما نمي‌شود.

علت نبود خلاقيت در شرايط كنوني كه تعداد آهنگسازان افزايش يافته، چيست؟

هم‌اكنون شرايط به گونه‌اي است كه حمايت لازم از موسيقي صورت نمي‌گيرد و به اين هنر بها داده نمي‌شود البته يكي از مواردي كه امروزه زياد به چشم مي‌خورد اين است كه هر نوازنده‌اي به نوازندگي خودش قانع نيست و مي‌خواهد اسم آهنگساز را نيز يدك بكشد، در حالي كه آهنگسازي هنر نهفته دروجود آدمي است كه با سال‌ها آموختن بارور مي‌شود. به نظر من جوهره اصلي موسيقي آهنگسازي است، يعني در توليد يك اثر موسيقايي، خوانندگان و نوازندگان قائم به آهنگساز هستند. آهنگسازي هنري نيست كه سر راه ريخته باشد تا هركسي سهمي براي خودش بردارد.

مساله‌اي كه هم‌اكنون در جامعه هنري زياد به چشم مي‌خورد، اجراي آثار گذشته و عدم شكل‌گيري قطعات جديد است، به گونه‌اي كه در اكثر كنسرت‌ها، آهنگ‌هاي تازه‌اي اجرا نمي‌شود. چرا؟

رشيدي:‌ بسياري از كارهاي قديمي من گم شده است. بااين حال با مراجعه به آرشيو راديو تعدادي از آنها را جمع‌آوري كرده ام كه تاكنون در قالب 6 آلبوم منتشر شده‌اند

متاسفانه اگر هنرمندي كار جديدي را نيز بسازد و آن را به صورت صحنه‌اي اجرا كند، بر سر زبان‌ها جاري نمي‌شود. به نظرم اثر جديد بايد جاذبه داشته باشد و بر دل مردم بنشيند و شوري ايجاد كند و اين در حالي است كه در هر كنسرت همان آثار قديمي به مخاطب ارائه مي‌شود و دليلش نيز نپرداختن هزينه به آهنگساز و ترانه‌سراست.

چرا با وجود حضور آهنگسازان قديمي و جديد، آثار ماندگاري مثل گذشته خلق نمي‌شود؟

ما آهنگساز نداريم و خلاقيت مرده است. در حال حاضر نوازنده اركستر يا هر خواننده‌اي آثار خودشان را اجرا مي‌كنند و به كسي براي ساخت قطعه هزينه پرداخت نمي‌كنند، در حالي كه افرادي كه اركستر بزرگ يا گروهي براي خود دارند بايد از آثار ديگر آهنگسازان نيز استفاده كنند.

اركستر گل‌ها، هميشه از گذشته تا امروز بر سر زبان‌ها بوده و جايگاه بسيار بالايي در موسيقي ايران دارد. به نظر شما چه عاملي باعث شكوفايي گل‌ها شده بود؟

در آن دوران خلاقيت‌ها در آهنگسازي، نوازندگي، خوانندگي و ترانه‌سرايي شكوفا شده بود، چيزي كه هم‌اكنون به هيچ عنوان ديده نمي‌شود. در زمان گذشته عارف بهترين تصنيف‌ساز بود، يعني تصنيف‌سازي واقعي با او شروع شد. عارف استعداد عجيبي داشت و اين مقوله‌اي است كه بايد تصنيف‌ساز حتما داشته باشد. كسي ممكن است شاعري خوب باشد، اما تصنيف‌ساز خوبي نباشد و اين چيزي است كه ما هم‌اكنون نداريم. به نظرم كلمات، جملات و احساسات تغيير كرده، واژگان شعر چيزهاي ديگر و مسائل مطرح شده در آن پيش‌پاافتاده شده است. اميدوارم بزودي شرايطي ايجاد شود كه دوران اوج اركستر گل‌ها دوباره تكرار شود و آهنگسازي، ترانه‌سرايي و خوانندگي از هم مستقل شوند.

زمان گذشته خواننده و نوازنده نسبت به يكديگر در چه جايگاهي قرار داشتند و آيا همانند امروز خواننده‌سالاري نيز ديده مي‌شد؟

3 ركن اصلي يك اثر موسيقي ايراني آهنگساز، خواننده و ترانه‌سراست. آن زمان كه در راديو بودم به همه آهنگسازان بخشنامه مي‌شد كه شما بايد با فلان خواننده و ترانه‌سرا كار كنيد. آهنگساز نيز طي مذاكره، چندين جلسه با ترانه‌سرا صحبت و بحث مي‌كرد و آن ترانه‌سرا بر حسب تاثيري كه از آهنگ مي‌گرفت، شعر مناسب را مي‌سرود و به دنبال آن خواننده نيز وارد كار مي‌شد، اما امروزه آهنگساز و ترانه‌سرا و خواننده همديگر را نمي‌بينند و هر كدام براي خودشان جداگانه كار مي‌كنند و در نهايت هر بخش كار به صورت جدا جدا در استوديو ضبط مي‌شود و اين عامل باعث بي‌روحي و بي‌احساسي اثر مي‌شود.

هم‌اكنون آواز سنتي نسبت به گذشته چقدر رشد كرده و شما جايگاه خوانندگي را به چه صورت مي‌بينيد؟

به نظرم استعدادهاي زيادي در زمينه خوانندگي وجود دارد و گاهي از بعضي رسانه‌ها صداهاي خوبي مي‌شنوم، اما همه اينها را بايد در مسير درست پرورش داد. هم‌اكنون اكثر خوانندگان از استاد خود تقليد مي‌كنند و اين باعث ايجاد صداي جديدي نمي‌شود و آناني كه در اين زمينه استعداد دارند نيز به‌ واسطه تقليد زود خاموش مي‌شوند. با اين شرايطي كه هم‌اكنون در موسيقي حاكم است خوانندگي و حتي آهنگسازي به سمت خوبي نخواهد رفت و اين مستلزم حمايت دلسوزان اين هنر است كه بتوانند تحولي در اين زمينه ايجاد كنند.

چند سال پيش با گروه درويش همكاري مي‌كرديد كه البته اين همكاري كمرنگ شده است. آيا قصد نداريد با اين گروه به فعاليت‌هاي هنري خود برگرديد؟

گروه درويش چند سال پيش توسط رضا شفيعيان، نوازنده سنتور تاسيس شد و ما 2 سال گذشته به خوانندگي ذوالقدر تمريناتي را برگزار و يك شب نيز در همدان كنسرتي برگزار كرديم و حتي قرار شد در تالار وحدت و فارابي روي صحنه برويم كه امكانش به خاطر پيدا نشدن حامي مالي و البته مديريت غلط فراهم نشد. البته يكي از دلايلي كه نشد با گروه درويش فعاليت‌هايمان را ادامه دهيم، اين بود كه تركيب‌سازي گروه درويش بيشتر سنتي بود و من براي ارائه آثارم دستم بسته بود. بسياري از كارهاي من بايد با اركستر بزرگ و سازهاي كششي همچون ويولن اجرا شوند.

شما در سال‌هاي اخير آلبوم‌هايي از كارهاي قديمي‌تان منتشر كرده‌ايد. هم‌اكنون چقدر از اين موسيقي‌ها باقي مانده‌اند و چه تعداد از آنها همچنان در آرشيو راديو هستند؟

بسياري از آنها به خاطر تغيير و تحولات در راديو گم شده‌اند، ولي تا آنجا كه به اين آثار دسترسي داشته‌ام همه را در قالب 7 آلبوم جمع‌آوري كرده‌ام كه تاكنون 6 مجموعه منتشر شده و آلبوم آخر نيز در راه انتشار است.

امير سعيد بورنگ